
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب هواتو دارم نوشته محمد رسول ملا حسینی از انتشارات فعال شهید کاظمی است که در دسته ادبیات انقلاب و دفاع مقدس که میتوان از آن به عنوان سبک زندگی و الگو استفاده کرد قهرمان این کتاب شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی است که در عصر ما زندگی کرده و با دو بال علم و عمل وادی های طریق عکس تعالی را یکی پس از دیگری طی نموده است این کتاب از دوازده فصل و سیصد صفحه تشکیل شده است که در هر فصل بخشی از حیات جاودانه آن شهید بزرگوار پرداخته شده است به طوری که شروع داستان را در فصل اول از سال هشتادوپنج آغاز کرده و به ترتیب به جریانات و سختیهای آن دوران پرداخته شده است نثر این کتاب به شیوه داستانی مانند نگاشته شده و از لحاظ محتوای کاملاً روان است که میتواند برای خوانندگان گرامی نقطه بسیار مثبتی باشد چرا که بعضی از کتابهای زندگینامهای به نثر عالمانه و پخته نوشته شدهاند که خواندن آنها برای قشری از جامعه مخصوصاً برای نوجوانان و جوانان عزیز ممکن است دارای مشکل باشد و در معنی و ترجمه بعضی از کلمات سختی با مشکل مواجه شوند ولی نثر این کتاب به گونهای است که با خواندن آن خسته نمیشوید و در زمانهای فراغت خویش نیز میتوانید لحظه به لحظه از خواندن آن لذت ببرید و علمی که از طریق آن به دسته میآورید نهایت عمل را به کار ببندید. قبل از اینکه به خرید این کتاب اقدام کنید لازم است با شخصیت این داستان که شهید والا مقام مرتضی عبداللهی هستند بیشتر آشنا شوید شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی متولد نهم اسفند 1366 دانش آموخته رشته مهندسی عمران بود که در آبان ماه هزاروسیصدونودوشش در سی سالگی در منطقه بوکمال سوریه در جریان دفاع از حرم به شهادت رسیده است و به قصد دیدار به سوی حق تعالی پرواز کرده است پیام اصلی کتاب هواتو دارم معرفی شخصیت والامقام و آسمانی شهید مرتضی عبداللهی به مشتاقان و رهروان راه حق است که ایشان همچون غیورمردان تاریخ ایران زمین با اراده آهنین خود و با قدرت اعتقاد و ایمان خویش به دفاع پرداخته و حیاتی جاودان و ماندگار برای ما به یادگار گذاشته است این کتاب همچنین جز کتابهای تقریظی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران است که از این جهت نیز میتوانید مطالعه هدفمند و مستمری بر حیات آن بزرگوار داشته باشید. این یادداشت را جهت شرکت در چالش مرور نویسی فرا کتاب نوشتم سامان محمدی. زمستان 1403
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "هواتو دارم" نوشته محمدرسول ملاحسنی، داستان زندگی شهید مرتضی عبداللهی، یکی از شهدای مدافع حرم، را روایت میکند. این کتاب با تأکید بر 12 سال از زندگی پرماجرای این شهید بزرگوار، از سال 1385 تا 1397، به نوعی خاطرات زندگی او را در قالب یک داستان عاطفی و انسانی ارائه میدهد. داستان با یک خواب آغاز میشود؛ خوابی که همسر شهید قبل از ازدواج با او میبیند و این خواب تأثیر عمیقی در تغییر مسیر زندگیاش و خانوادهاش میگذارد. این خواب نقطه آغاز تحولی بزرگ است که مسیری تازه را برای آنها رقم میزند. کتاب در واقع از زندگی فردی میگوید که از دوران جوانیاش در مسجد رشد کرده و در راه ایمان و خدا به شجاعت و هوش خود پرداخته است. از اختراعات مهندسیاش تا ارتباط نزدیکش با حاج قاسم سلیمانی که نشاندهنده مهارتهای بینظیر او در عرصههای مختلف است. با وجود همه اینها، کتاب بیشتر بر عشق و ایمان شهید عبداللهی تأکید دارد. عشق به خانواده و کشور، که او را به میدان نبرد در سوریه کشاند. ایمان او در مبارزه با ظلم و دفاع از مظلومان، نشاندهنده روحیه فداکار و ایثارگر اوست که باعث جاودان شدن نامش در تاریخ میشود. یکی از جنبههای مهم کتاب، توجه به انسانیت شهید عبداللهی است؛ او همواره در لحظات حساس زندگیاش، به خانوادهاش محبت و معرفت نشان داده است. حتی پیش از آخرین اعزامش به سوریه، دستنوشتهای به یادگار برای خانوادهاش گذاشته که از آنها خواسته شفاعتش کنند. در مجموع، "هواتو دارم" نهتنها یک داستان عاشقانه است، بلکه تجسمی از یک زندگی با ایمان و ارزشهای انسانی است. کتابی که یادآوری میکند چگونه میتوان با عشق و ایمان در راه خدا زندگی کرد و از همه چیز گذشت. برای کسانی که به داستانهای زندگی شهدا و ایثارگران علاقه دارند، این کتاب را از دست ندهید. نوشته شده برای چالش مرورنویسی فراکتاب.
کتاب «هواتو دارم» نوشته محمدرسول ملاحسنی، روایت زندگی شهید مهندس مرتضی عبداللهی، شهید مدافع حرمه. این کتاب، که مورد تحسین رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته، 12 سال از زندگی پرماجرای این شهید بزرگوار، از سال 1385 تا 1397 رو به تصویر میکشه. داستان، فقط یه روایت ساده از زندگی یه شهید نیست، بلکه سفریه به ایمان، عشق و ایثار که خواننده رو همراه خودش میبره. کتاب با یه خواب عجیب شروع میشه؛ خوابی که همسر شهید، قبل از ازدواجشون میبینه و همین خواب، باعث تحولی اساسی توی زندگیشون میشه. این اتفاق، فقط یه نقطهی شروع نیست، بلکه یه نشونهست از اینکه زندگی این شهید از همون ابتدا رنگ و بوی خاصی داشته. توی این کتاب، با ابعاد مختلف شخصیت شهید عبداللهی آشنا میشیم؛ از یه جوون باصفا که تو مسجد رشد میکنه و هوش و شجاعتش رو در راه خدا به کار میگیره، تا یه مهندس نخبه که با اختراعات و نوآوریهاش، توجه حاج قاسم سلیمانی رو جلب میکنه. اما این داستان، فقط درباره موفقیتهای علمی و معنوی یه شهید نیست، بلکه روایتی عاشقانه از یه زندگی پر از محبت و معرفته. عشق مرتضی به خانواده، دوستاش و مردم توی تکتک لحظات زندگیش دیده میشه. حتی قبل از آخرین اعزامش به سوریه، یه نامه برای خانوادهاش مینویسه و ازشون میخواد که اگه شهید شد، اون رو شفیع خودشون بدونن. این لحظههای ناب، باعث میشه که کتاب «هواتو دارم»، فقط یه روایت تاریخی نباشه، بلکه یه داستان زنده و پر از احساس باشه که هر خوانندهای رو درگیر میکنه. این کتاب نشون میده که چطور عشق و ایمان، یه جوون رو به مسیری میکشونه که انتهاش جاودانگیه. شهید عبداللهی، با تمام توانش، برای خدا و مردمش زندگی کرد و در نهایت، در مسیر دفاع از مظلومان، جونش رو فدا کرد. اگر دنبال یه داستان واقعی، پر از عشق، معرفت و ایثار هستید، «هواتو دارم» رو از دست ندید. این کتاب، یه یادگاری ارزشمنده از کسی که نهتنها در جبهه جنگ، بلکه در لحظهلحظهی زندگیش، «هوای بقیه رو داشت». این مرور برای #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نوشته شده است.
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "هواتو دارم" نوشته محمدرسول ملاحسنی، روایت زندگی شهید مهندس مرتضی عبداللهی، شهید مدافع حرمه. این کتاب که مورد تقریظ رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته، داستان 12 سال از زندگی پر فراز و نشیب این شهید بزرگوار رو از سال 1385 تا 1397 به تصویر میکشه. داستان کتاب با یه خواب شروع میشه؛ خوابی که همسر شهید قبل از ازدواج میبینه و باعث یه تحول اساسی در زندگیش میشه. این خواب، سرچشمهی تغییرات بزرگی در این خانواده میشه و به خواننده نشون میده که چطور یه رویا میتونه مسیر زندگی یه انسان رو تغییر بده. کتاب "هواتو دارم" ما رو با ابعاد مختلف شخصیت شهید عبداللهی آشنا میکنه؛ از جوانی که در مسجد شکوفا میشه و هوش و شجاعتش رو در راه خدا به کار میگیره، تا مهندسی که با اختراعات و نوآوریهاش دل حاج قاسم سلیمانی رو به دست میاره. کتاب نشون میده که چطور عشق و ایمان، یه جوان رو به سمت دفاع از مظلومان در سوریه میکشونه و چطور این جوان، با ایثار و فداکاری، نام خودش رو در تاریخ جاودانه میکنه. شهید عبداللهی، در هر موقعیتی از زندگیاش، مرام و معرفت رو نسبت به اطرافیانش فراموش نمیکنه و حتی قبل از آخرین اعزامش به سوریه، دستنوشتهای برای خانوادهاش به یادگار میذاره و ازشون میخواد که شفاعتشون کنن. "هواتو دارم" یه داستان عاشقانهست که از دل یه زندگی باصفا بیرون اومده. این کتاب به خواننده یادآوری میکنه که میشه با ایمان و عشق، یه زندگی پر از معنا و ارزش داشت و در راه خدا، از همه چیز گذشت. اگر به داستانهای زندگی شهدا علاقه دارید، این کتاب رو از دست ندید. نوشته شده برای چالش مرورنویسی فراکتاب.
بسیار آموزنده....
قشنگ بود...چقدر ما از این زندگی ها فاصله داریم
کتاب هواتو دارم رو به خاطر تقریظ رهبری شروع کردم ، کتاب از اولین صفحاتش برام جالب بود ،راوی کتاب همسر شهید هست که واقعا روایت خوبی دارن ، استقامت و بلند نظری از همه کلمات شون مشخص هست ، برام خوشایند بود که در تمام طول کتاب حد گذاشته بودن و همه چیز رو به اندازه بیان میکردن ، بیان شون شیوا و خوبه. داستان قبل از ازدواج شون و حتی کمی قبل از خواستگاری هست که برای من جالب بود ، شهید مرتضی عبداللهی بیست ساله بودن که ازدواج کردن و خیلی برام جالب بود یک تازه جوان دانشجو ، بیست ساله تصمیم میگیره ازدواج کنه و حتی سر سختانه سر انتخابش می ایسته و به خاطر مخالفت ها عقب نمیکشه. از جهت زندگی مشترک ، هر دو هم شهید هم همسر شون خیلی خوش اخلاق بودن و خیلی بزرگوارانه رفتار میکردن ، برام جالب بود که هر دو اهل مطالعه بودن و همسر شهید کتاب های حدیث میخوندن و به احادیثی که میخوندن با تمام سختیش عمل میکردن ، شهید خیلی مهربون بودن و همیشه به فکر همسر شون بودن . شهید عبدالهی در رابطه با همه خانواده هم خیلی خوش اخلاق و مهربان بودن و هم نسبت به خانواده خودشون و هم نسبت به خانواده همسر شون و هم بقیه فامیل حتی همسایه ها خیلی خوش برخورد بودن . قبل از اینکه کتاب رو بخونم خبر شهادت پدر شهید رو شنیدم و در طی کتاب دو تا شهید برای من حضور داشت و پدر شهید هم خیلی آقا بودن و رفتار صمیمانه و ارزشمندی داشتن . شهید مرتضی و پدر شون هر دو بسیار ولایت مدار بودن و ولایت مداری شون و ایمان و خدا دوستی شون خیلی کتاب رو زیبا تر کرده بود . همچنین شهید و پدر شون رابطه بسیار صمیمانه و خاصی داشتن . نویسنده در مقدمه کتاب اشاره میکنه که در طی کتاب حدود هشتاد صفت اخلاقی از شهید اومده، و در کل کتاب زیبایی از شهید و همسر شون هست که برای من خیلی دوست داشتنی بود. این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
خدایا ما را شرمنده شهدا نکن
کتاب هواتو دارم روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی (محمد) عبداللهی از زبان همسر ایشان است. نویسنده ی کتاب آقای ملاحسنی را با کتاب های "یادت باشد" و "کاش برگردی" که روایت زندگی شهدای مدافع حرم شهید سیاهکالی و شهید شیری بود، می شناختم. کتاب هواتو دارم هم مانند دو اثر قبلی ایشان در حوزه شهدای مدافع حرم، بسیار زیبا و هنرمندانه نگارش شده بود و کشش داستان خواننده را وادار میکرد که تا پایان کتاب را یک نفس ادامه دهد و بخواند. در مقدمه کتاب گفته شده بود که لا به لای سطور کتاب شاهد نکات تربیتی زیادی در زندگی این شهید بزرگوار هستیم و همین طور هم بود و سر تا سر زندگی شهید عبداللهی درس زندگی بود. از ایشان نقل شده که میگفتند هرگاه حاجت مهم دارید از زیارت عاشورای کامل (با صد لعن و صد سلام) غافل نشوید. به حضرت زهرا ارادت خاصی داشتند و مزارشان مثل مادرشان و به تاسی از ایشان خاکی است. نکته ای که در ارتباط با این شهید عزیز برای من قابل توجه بود این بود که این جوان مانند همه ما در این عصر و زمانه زندگی میکرد و از لحاظ مالی هم مشکلی نداشتند و به قول خودشان قریب به این مضمون گفته بودند من ته همه عشق و حال این دنیا رو دیدم و بعد رفتم سوریه، این دل کندن و بریدن از خوشی های دنیا واقعا سخت به نظر میرسه اما مرزی که شهدا رو از انسانهای معمولی جدا میکنه دقیقا همین جاست. نمیشه دل نبری و شهید بشی. برنامه ریزی شهید برای ابعاد مختلف زندگی هم جالب توجه بود. چه در عرصه زندگی اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی خستگی ناپذیر در مسجد صفا، در زمینه شغلی ، زندگی شخصی ... همه و همه نشان از روح بلند و پرنشاط ایشان است. و درنهایت وقتی تقریظ رهبر بر کتاب هواتو دارم را میخوندم به حال شهید عبداللهی غبطه خوردم، جوانی که ذوب در ولایت بود و به گفته خودشان حضرت آقا را از پدرشان هم بیشتر دوست داشتند. از اسم کتاب و تصویر جلد کتاب هم لذت بردم، نکاتی داشت که در انتهای کتاب به آن اشاره شده بود. توصیه میکنم حتما این کتاب زیبا را مطالعه و کلیپ سخنان پدر شهید عبداللهی را در معراج شهدا مشاهده کنید. این یادداشت را برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشتهام. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
بسییار عالی و مفید👌🏻
سلام و عرض ادب ،من هنوز نخوندم ،دوست داشتم بخونمش ولی باید , ,خرید pdf میزدم ،متاسفانه هیچی تو حسابم نبود،ان شاالله حسابم شارژ بشه حتما میخونمش ،
عالیی بود و تاثیرگذار
بسیار زیبا و آموزنده 👌
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب به گمانم اینکه کسی از خودش می بُرد و به چیزی اصلی تر مثل نائل شدن به بارگاه حق تعالی پی می برد و می خواهد که به آن برسد و برای او می شود هدف والا، در یک لحظه ی حیاتی اتفاق می افتد. این لحظه ممکن است برای همه ی ما نیز اتفاق افتاده باشد و به قول معروف جرقه زده شده باشد و 50 درصد راه روشن باشد اما دیدن آن جرقه چیزی جز کنار زدن دلبستگی های دنیایی نمی خواهد. در این کتاب ها می بینیم که شهدا از دلبستگی هایشان زدند و حتی نگذاشتند کسی که قلبا دوستش دارند باعث لغزیدن ایمانشان شود. در کتاب های شهدایی اصلی که پابرجا هست و به آن چه در خلال جملات کتاب اشاره می شود چه حتی نگفته خود مخاطب به آن پی میبرد اصل لقمه حلال است. لقمه حلال انسان را سعادتمند می کند یعنی چه؟ یعنی همین که آن لقمه برای تو مثل فانوسی عمل می کند که راه روشن رو با ضمیر درونی ات پیدا کنی و حتی اگر اطرافیان درجه یک تو نیز نبودند تو دائما حضور خدا را حس کنی و کج روی نداشته باشی. لقمه حلال برای تو مانند همان پشت دست زدن است که به هنگام لغزیدن هوشیارت می کند. در دوران دفاع مقدس افرادی شهید شدند و وقتی نسل های بعدی کتاب های آنها را می خوانند در دلشان و فکرشان این افسوس پررنگ می شود که کاش ما هم آنجا بودیم. لذا بعدها یعنی در سال 1390 ببعد دفاع از حرم وسیله ای می شود که آرزوی قلبی یک سری از افراد در جهت آزاد سازی آن خاک متبرکه – البته اگر خدا بخواهد - محقق شود. یکی از این افراد شهید مرتضی عبد اللهی است که با دفاع از حرم حضرت زینب (س) به مقام شهادت رسید. و چه بسا افرادی باشند که کتاب های شهدای مدافع حرم را بخوانند و باز افسوس بخورند که چرا آنها در آن زمان نبوده اند که نقش آفرینی کنند و باید به این افراد گفت هنوز جنگ با اسرائیل منحوس مانده است. این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتهام.
خیلی کتاب زیبا و تاثیر گذاری هستش خط به خط کتاب میشه اشک ریخت انشالله شهید عبدللهی دستمونو بگیرن عاقبت بخیر باشیم .
بسیار عالی و تاثیر گذار بود. انشاالله با شهدا محشور شویم
با جمله جمله کتاب،زندگی کردم. خیلی زیبا زندگی عاشقانه و در عین حال با احترام به سلایق هم را به تصویر کشیده بود.
زندگی عاشقانه. احترام به اختلاف نظر ها .توجه به علایق دیگران. رشد باهم. ولایت پذیری و اطاعت محض
آدما را از روی ظاهر زندگی نمیشه قضاوت کرد، فک نکنیم کسی اگه برخورداری از یه امکاناتی و ما نیستیم، او لزوما آدم ضعیف الاراده ای ه و من قوی
متن کتاب خیلی صمیمی و صادقانه بود. نکات اخلاقی زیادی یاد گرفتم. خیلی جاها حس همسر شهید به خوبی درک می کردم.