کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

صفحات کتاب

کنگره

دیویی

<h2>معرفی کتاب آقای بادیگارد</h2>
کتاب آقای بادیگارد&nbsp;برداشتی آزاد از زندگی شهید حاج مهدی عراقی است که نفیسه زارعی آن را نوشته و انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسانده است. مهدی عراقی در سن 16 سالگی با فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی آشنا شد.
 به سرعت توانست به داخل شورای مرکزی فدائیان اسلام راه یابد. در دوران حکومت مصدق وی رابط فعال نواب صفوی و آیت&zwnj;الله کاشانی با دولت بود. در جریان بازداشت نواب صفوی در سال 1330 مهدی عراقی به همراه 52 نفر دیگر معترضانه وارد زندان قصر شدند و در محوطه آن متحصن شدند.
اما با یورش مأموران بسیاری از متحصنین از جمله مهدی عراقی بازداشت شدند. عراقی تا تیر 1331 به مدت 6 ماه در زندان بود. داش&zwnj;ها و لوطی&zwnj;های تهران مثل شهید &laquo;طیب حاج رضایی&raquo; و &laquo;حسین رمضون یخی&raquo; با او سر کِیف می&zwnj;آمدند و حرفش را می&zwnj;خواندند، هیئتی&zwnj;ها در مبارزه، با او همراه می&zwnj;شدند، زندانی&zwnj;های سیاسیِ مسلمان او را &laquo;بابا&raquo; صدا می&zwnj;زدند و برایشان پدری می&zwnj;کرد و از همه مهم&zwnj;تر، پدر یک امت(امام خمینی) او را فرزند خود می&zwnj;دانست و پهلوان خطابش می&zwnj;کرد.
<h2>گزیده کتاب آقای بادیگارد</h2>
عصر یکی از روزهای زمستان سال ١٣٣١، آفتاب پیش از ظهر برف&zwnj;های شب قبل را آب کرده بود و گل چسبناک کف کوچه و خیابان، با سماجت، به کفش عابرها می&zwnj;چسبید و ردّپایشان تا چند متر، به صورت خطوط نامتقارن و تودرتو، به چشم می&zwnj;خورد.
کبوترهایی که روی چوب بست شیروانی خیابان، لانه کرده بودند، در میان سرمای غروب، شبیه گلوله&zwnj;های پشمی به نظر می&zwnj;رسیدند که نای جست زدن و دنبال دانه گشتن را نداشتند. همه چیز شبیه پایان یک روز خیلی معمولی به نظر می&zwnj;آمد. پاسبانی با لباس آبی سیر، پوتین و باطوم واکس زده، کلاهش را تا روی ابرو، پایین کشیده بود و می&zwnj;شد از درون حدقۀ چشم&zwnj;های بی حالش، هزار و یک فحش و فضیحت نگفته به زمین و زمان را شنید.&nbsp;

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی آقای بادیگارد