
کتاب خیلی پراکنده بود و ارتباط نگرفتم
واقعا کتاب بینظیری بود ن از این شهید برای کارهای فرهنگی ایدههای جالبی گرفتم و همچنین همسر ایشان برای ما از جهت صبر و مقاومت بهترین الگو میباشند انشاءالله با اهل بیت محشور باشند
بسم الله الرحمن الرحیم #چالش ـ مرور نویسی ـ فراکتاب برای زین اب روایتی از شهید محمدبلباسی است. شهیدی که در همین سالهای اخیر و با ما زیسته است. نام گذاری کتاب برگرفته از نام زینب، دختر شهید است. کتاب راویان مختلفی دارد از مادر و همسر گرفته تا دوستان شهید. محمد بلباسی، به پشتوانه محبوبه-همسرش-به این جایگاه رسید. همسر صبوری که نبودن ها و کمبود ها را طاقت آورد و دم نزد و همراهی کرد. همراهی او ستودنی است. آن گاه که محمد را راهی دفاع از حرم کرد با آن که سه فرزند کوچک داشت و چهارمی هنوز در راه بود؟ به راستی اگر شیرزنانی مثل او نبودند آیا ما این امنیت را به ارمغان داشتیم ؟ محمد بلباسی متعلق به دهه بیست و سی نیست، زاده روزهای انقلاب است. هر چه کتاب را می خوانی کار است و جهاد و خستگی ناپذیری در راه خدا. کارهای معمولی را همه انجام می دهند اما کارهای روی زمین مانده را نه. محمد بلباسی آدم این کارها بود. رد پای او را همه جا می شد دید از اردوهای جهادی محروم ترین روستاهای مازندران تا اردوهای راهیان نور خوزستان و ساخت یادمان های دفاع مقدس.. آدمی اگر فقط به نیروی خودش اتکا کند در برابر خستگی ها کم می آورد اما او به نیروی لایزال الهی متصل بود. شهید اهتمام زیادی به شرکت در جلسات اخلاق و به کارگیری آن در متن زندگی داشت. گریه های مخفیانه و دقت هایش به حلال و حرام و رفتار خاکی اش که آدم ها را جذب میکرد از نقاط برجسته کتاب است. قبلاً شهدا را برای ما به گونه ای روایت می کردند که گویا قدیس بوده اند و مبرا از هر خطا و منزه از هر عیبی و آن ها را از دسترس ما دور میکردند. اما زین أب، محمد بلباسی ِعادی را برای ما به تصویر میکشد او که میخندد و شوخی میکند، گریه میکند و سربه سر دوستانش میگذارد و به وقتش جدی میشود. نثر کتاب روان و از کلمات سنگین عاری است. کتاب برای نوجوان نیز خواندنی است. شاید اگر کتاب کمی مختصرتر تدوین میشد بر کشش و جذابیت آن افزوده میشد. شهید بلباسی نمونه کامل یک مسئول جهادی و یک مرد میدان است. آن جایی که لازم است بیل میزند و جای دیگر سلاح در دست میگیرد. از دک و پز مسیولیت استفاده نمیکند بلکه نهایت تلاشش این است که از مسئولیت استفاده کند تا بیشتر خدمت کند. کاش این کتاب را آن دسته از مسئولین بخوانند که نام مسئولیت را یدک می کشند و نانش را می خورند اما خدمت نمیکنند. #این یادداشت را برای شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام.
کتاب براب زینب یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم، چقدر جای فعالیتهای جهادی و امثال شهید بلباسی تو زمینه هایی که رهبرمون انتظار دارن جمعیت، تولید ملی، فرزند آوری، نهضت ترویج نهج البلاغه و... خالی هست، امیدوارم بالاخره مطالعات خودم به یک فعل تبدیل بشه و فقط این زندگینامه ها و وصایا رو مطالعه نکرده باشن، بهشون عمل کنم.
شخصیت شهید و به خصوص همسرش برایم خیلی عجیب و شگفت انگیز بود شهیدی که خستگی را خسته کرده بود و همسری که تمام قد پای کار همسرش ایستادگی میکرد و از کم و کاستی ها شکایت نمیکرد. واقعا اگر محبوبه خانم همسر شهید بلباسی نبود ایشان به مقام شهادت نمیرسیدند. نیت پاک،تلاش فراوان،تلاش برای جلوگیری از خواسته های نفسانی از ویژگی های بارز شهید بود
شهید به معنای واقعی کلمه جهادگر و مخلص بودن خوش به سعادتشون چقدر همسرشون صبور بودن خدا بهشون و بچه هاشون سلامتی بده کاش همون طور که شهید حواسشون به اون بچه بود و نجاتش داد حواسشون به ما و بچه هامون هم باشه دست ما رو هم بگیرن که بتونیم در راه اسلام قدمی برداریم روحشون شاد 🥀🥀
ب معنای واقعی کلمه،مسئولیت پذیر و خستگی ناپذیر🫠 ارادتم اونجایی زیاد شد به این شهید که فهمیدم این شهید بزرگوار طرح ولایت هم رفته 🤌 و یه چیز خفن تر اینکه،مسئول ناحیه هم بوده و کلی کار جهادی و فرهنگی انجام داده🥲 چقدر شرمنده این شهید شدم و همینطور خانم صبور ایشون،انشالله که این شهید دست مارو هم بگیرن
بسیار عالی و تاثیر گذار...این قدر سختی به خود دادن و جهادی کار کردن بی نظیر است و صبر و تحمل همسر شهید قابل تحسین
کتاب خیلی تاثیر گذاری بود، واقعا شهید شخصیت تحسین برانگیزی داشتن
من تا به حال کتابهای زیادی درباره شهدا خوندم ولی وجه تمایز این کتاب با بقیه این بود که بسیار خوب تونسته بود روحیه فعال و پرتحرک شهید رو به تصویر بکشه، و این سبک زندگی آرمانی منه. درسهای آموختنی از شهید زیاد بود اما در همون روایتهای معدود از زبان همسرشون هم کلی نکته برای منی که مادرم وجود داشت که امیدوارم تو زندگیم به کار ببرم در انتهای کتاب بی اختیار گریه میکردم و خوندن این کتاب رو به همه کسانی که به دنبال رشد معنوی در زندگیشون هستند، توصیه میکنم
در دل تاریخ، مردی آمد از تبار عاشقان، محمد بلباسی، که قامتش بلندتر از دیوارهای دنیا بود و قلبش گرمتر از آفتاب خانطومان. او رفت تا دخترکش زین أب، روزی بداند پدرش مرد میدان بود، نه کلام. رفت تا ما بمانیم و شرم نگاهمان از تمام لحظههایی که در حصار عافیت، نام شهدا را آهسته زمزمه کردیم. محمد، نه فقط یک نام، که جاریترین قصیده غیرت است در خاکریزهای بینشان.
شهید محمد بلباسی نماینده حقیقی جوانان جهادگر و مجاهد به تمام معنا بودند. به استفاده حداکثری ایشان از عمر و توانشان غبطه میخورم. همراهی عالی همسرشان در برنامههای ایشان و اعتراض نکردن به غیبتهای همیشگی نیز درس بزرگی برای ما بود. کتابی که بیشتر درباره همسر ایشان نوشته شده باشد تهیه شده؟
فقط میتونم بگم شرمنده همسر شهید هستیم .