صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<h2>&nbsp;معرفی کتاب پادشاهان پیاده<strong><br></strong></h2>
<p style="text-align: justify;">کتاب &laquo;<strong>پادشاهان پیاده</strong>&raquo;، نوشته بهزاد دانشگر و محمدعلی جعفری می&zwnj;باشد و انتشارات عهد مانا آن را به چاپ رسانده، خرده روایت&zwnj;هایی از زیارت اربعین است. این کتاب عرض ارادتی است به ساحت مولا و سرور آزادگان جهان، امام عشق، حسین&zwnj;بن&zwnj;علی علیهم&zwnj;السلام و تلاشی است برای بازنمایی ارادت زائرانش در اجتماع اربعین. روایت&zwnj;ها با کمترین دخل و تصرف، بیانی ساده از این ارادت و شیدایی است که شوری در دل&zwnj;ها می&zwnj;اندازد و می&zwnj;رود که عالمی را پرشور کند.</p>
<p style="text-align: justify;">جعفری و دانشگر همراه با مترجمان انگلیسی و عربی در سفر اربعین عازم نجف و کربلا شده اند. آنان در این سفر سراغ نسبت افراد و زائران با امام حسین رفته&zwnj;اند و خاطراتشان از زیارت اربعین و نحوه پیوند خوردن&zwnj;شان با اباعبدالله (ع) را پرس&zwnj;وجو کرده&zwnj;اند. همه اقشار را می&zwnj;توان در این کتاب دید و خواند: ایرانی، عراقی، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه یا سنی، زن و مرد و کوچک و بزرگ حتی موکب&zwnj;دارها، پلیس، نویسنده، روزنامه&zwnj;نگار، عکاس، مجری، پزشک. این کتاب داستان دلدادگی این آدم&zwnj;هاست به اباعبدالله (ع). داستان&zwnj;های بسیار جذاب و خواندنی از کشش کربلا و پویش جاده&zwnj;ی نجف تا کربلا و پا&zwnj;های تاول زده و دل&zwnj;های لک زده برای رسیدن به نینوا. در تدوین و نگارش مصاحبه&zwnj;ها سعی بر این بوده که کمترین دخل و تصرفی در روایت&zwnj;ها صورت نگیرد و فقط بازنویسی شود، زبان هر راوی حفظ شده و با لحن خودش روایت شده؛ و همین است که این کتاب را خواندنی کرده است. خواندن خاطره با زبان جنوب شهر تهرانی و اصفهانی و شیرازی و یزدی، یا با لحن عرب لبنانی و فارسی دست وپا شکسته&zwnj;ی تایلندی مقیم ایران، این کتاب را خواندنی و جذاب کرده است.</p>
<h2>گزیده کتاب پادشاهان پیاده</h2>
<p style="text-align: justify;">از سال پیش که گفتند با کارت ملی هم می&zwnj;شود رفت کربلا. دلم می&zwnj;خواست بیایم. من مشمول خدمت بودم. گفتم: به&zwnj;به چقدر خوب! ما هم برویم ببینیم چه جوریه. پارسال قبل از اینکه من بیایم گفتند با کارت ملی حق ندارید بیایید. منصرف شدم. بعد شنیدم آخرهایش بچه&zwnj;ها با کارت ملی هم رد شده بودند. واقعاً حالم بد شد. حس کردم جامانده&zwnj;ام. حس عقب&zwnj;ماندن داشتم توی زندگی&zwnj;ام. نمی&zwnj;گویم روزشماری کردم، ولی دلم می&zwnj;خواست که امسال اینجا باشم. امسال هم مشکلاتی پیش پایم بود، اما توی دلم این بود که امام حسین است و می&zwnj;شود. حالا یک مدل دیگر می&zwnj;گفتم. می&zwnj;گفتم ما می&zwnj;رویم عرض ادب کنیم. اگر تا دم مرز هم رسیدم و نشد رد بشویم، عرض ادب می&zwnj;کنیم و برمی&zwnj;گردیم. اگر طلبید هم که می&zwnj;رویم.</p>
<p style="text-align: justify;">من قبلاً مفهوم واژهٔ &laquo;طلبیدن&raquo; را نمی&zwnj;دانستم می&zwnj;گفتم: &laquo;طلب چیه؟ پاشو برو دیگه. خودت برو!&raquo;.</p>
<p style="text-align: justify;">ولی پارسال لیاقتش را نداشتم که برسم به اینجا. با همان کارت ملی خیلی&zwnj;های دیگر آمدند، اما من نتوانستم. امسال واقعاً طلبید و الآن اینجا هستم. بدون پاسپورت و ویزا رد شدیم. البته کارمان درست نبود و ریسک بود، ولی دیگر نمی&zwnj;توانستم بنشینم توی خانه. قبل از این خیلی منطقی بودم. تلاش می&zwnj;کردم احساساتی نباشم. هنوز هم خیلی منطقی&zwnj;ام. برای همین هم تحت تأثیر نوحه و روضه نبودم. اما بعد از حرکت از حرم حضرت علی علیه&zwnj;السلام آمدیم توی راه تا به یک موکب ایرانی رسیدیم. ستون ۲۰۱ تقریباً، از خستگی داشتم می&zwnj;رفتم تو اغما، گنگِ گنگ بودم. فقط می&zwnj;خواستم بنشینم.</p>
<p style="text-align: justify;">یک روضه شروع شد. خواننده داشت از معرفت و شناخت خودش نسبت به امام حسین می&zwnj;خواند. یکهو گریه&zwnj;ام گرفت. اشک ریختم. عمق مطلب را که پیدا کردم، حس کردم خالی شدم. از آن حس اغما درآمدم. قبلاً می&zwnj;گفتم: &laquo;خب چیه این مردم رو به گریه می&zwnj;اندازن&raquo;. تو این روضه یک نفر انگار به نیابت از من خیلی از حرف&zwnj;هایم را زد. بعد از این روضه خالی شدم، آرام شدم. نشستن پای این روضه پریشانی&zwnj;ام را گرفت.</p>

پادشاهان پیاده

بهزاد دانشگر

محمدعلی جعفری

<p><strong>انتشارات عهد مانا</strong> می خواهد برای گروه&zwnj;های سنی مختلف و خانواده های ایرانی، سبدی از بهترین کتاب ها را تهیه و عرضه کند و در این راستا برای خود قوانین تعریف کرده است.</p>

<h2>معرفی انتشارات عهد مانا</h2>

<p>عهدمانا، سعی می کند با گروهی از همکاران باتجربه و حرفه ای که در اختیار دارد، کتاب هایی در حد و معیار و استانداردهای ملی و بین المللی تولید و منتشر کند.<br />
همچنین همه اصول و رویه ها و قوانین عهدمانا با قوانین جمهوری اسلامی ایران هم خوانی دارد و منطبق است، قوانینی چون قانون تجارت الکترونیک و قانون حمایت از حقوق مصرف کننده و کاربر خود را نیز موظف کی داند که این قوانین را رعابت کند.</p>

<p><strong>انتشارات عهد مانا</strong> با مجوز شماره 12591 از سال 1394 پس از دریافت رسمی پروانه نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار خود را آغاز کرد.<br />
این ناشر با هدف پوشش گروه های سنی مختلف، در تلاش است مجموعه ای از بهترین کتاب ها را در اشل و استانداردهای بین المللی تولید و عرضه کند. این مهم فقط با همکاری افراد متخصص و حرفه ای که در این انتشارات گرد هم آمده اند میسر خواهد بود.</p>

<h2>موضوعات و حوزه فعالیت نشر عهد مانا</h2>

<p>بیشتر کتاب های منتشر شده نشر عهد مانا مربوط به حوزه های انقلاب، دفاع مقدس، سیاست، دین و مذهب، کودک و نوجوان، رمان و برخی موضوعات دیگر است.</p>

<h2>کتاب های انتشارات عهد مانا</h2>

<p>از کتاب های انتشارات عهد مانا می توان به موارد زیر اشاره کرد:<br />
کتاب تولد در سرزمین مارادونا، روزی که عمه خورشید مرد، حاج قاسم، پادشاهان پیاده، پدر، لبخند ادواردو، اقیانوس مشرق، محبوب من،تاب طناب دار و...<br />
بسیاری از کتاب های انتشارات عهد مانا را در قالب های مختلف و نسخ چاپی، الکترونیک و صوتی می توانید در مجموعه ی فراکتاب بیابید و از خواندن آن ها لذت ببرید.</p>

<h2>اطلاعات تماس نشر عهد مانا</h2>

<p>برای برقراری ارتباط با نشر عهد مانا می توانید از طریق درگاه های زیر اقدام کنید:<br />
نشانی: دفتر قم | خیابان معلم | مجتمع ناشران | طبقه چهارم | واحد 409<br />
ایمیل: info@ahdemana.ir<br />
تلفن: 02537842427<br />
نشانی مقر کتاب: قم | بلوار شهید صدوقی | انتهای کوچه 18 | پلاک 122<br />
تلفن: 02532935935 و 32934635</p>


کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب پادشاهان پیاده