
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب «کآشوب» از نشر اطراف، یه مجموعهی خوندنی و متفاوت از روایتهای مستند و نگاههای شخصی نویسندههای مختلفه که هرکدوم با قلم خودشون، روضهها، واقعهی دردناک عاشورا و اتفاقات سال 61 هجری رو واکاوی کردن. این کتاب، جلد اول از یه پروژهی بزرگتره که هدفش ارائهی یه نگاه تازه و عمیقتر به حادثهی کربلاست؛ یه روایت متفاوت و دور از کلیشهها که سعی میکنه زوایای پنهان این واقعه رو نشون بده. نویسندههای این کتاب، هرکدوم با سبک و زبان خاص خودشون، برداشتها و احساساتشون رو دربارهی این واقعهی بزرگ بیان کردن. چیزی که «کآشوب» رو خاص میکنه، صمیمیت و صداقت روایتهاست؛ داستانهایی که از دل آدمها اومده و پر از حس و حال واقعیان. این کتاب نمیخواد فقط یه بازگویی تکراری از اتفاقات عاشورا باشه، بلکه با نگاهی تازه، سعی داره ما رو به عمق این حادثه ببره و مفاهیم مهمی مثل مبارزه با ظلم، ایثار، ایمان و امید به آینده رو به تصویر بکشه. «کآشوب» یه مجموعهی ساده و معمولی نیست؛ بلکه یه سفر فکری و احساسی به دل ماجرای کربلاست. هر فصلش یه دیدگاه جدیده، یه روایت تازه، و یه برداشت متفاوت از این واقعهی بزرگ. نویسندهها فقط از تاریخ حرف نمیزنن، بلکه از تأثیر عاشورا توی زندگی امروزمون هم میگن، از حسهایی که هر سال محرم توی دل آدمها زنده میشه و از درسی که میشه از این واقعه گرفت. با اینکه سبک نوشتن نویسندهها متفاوته، ولی همشون یه پیام مشترک دارن: عاشورا فقط یه واقعهی تاریخی نیست، بلکه یه حقیقت زندهست که هر نسل میتونه برداشت خودش رو ازش داشته باشه. در نهایت، «کآشوب» کتابیه که هم میشه باهاش گریه کرد، هم فکر کرد، هم درس گرفت. یه روایت پر از حس که کمک میکنه از زوایای جدیدی به این واقعه نگاه کنیم و یه تجربهی عمیق و تأثیرگذار از عاشورا داشته باشیم. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشته شده.
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب "کآشوب" یه مجموعه متفاوت از روایتهای مستنده درباره کربلا، از نگاه نویسندههای مختلف. نشر اطراف این کتاب رو منتشر کرده و هدفش اینه که یه زاویه دید نو و تازه به این واقعه تاریخی داشته باشه. نویسندهها خیلی صمیمی و بیپرده از حسها و فکرهاشون میگن و سعی میکنن از کلیشهها دوری کنن. این صمیمیت و صداقت تو نوشتههاشون خیلی حس خوبیه و باعث میشه آدم راحتتر باهاشون ارتباط برقرار کنه. "کآشوب" فقط یه بازگویی ساده از تاریخ نیست، بلکه میخواد با تحلیل اتفاقات، یه درک عمیقتر از مفاهیم انسانی مثل ظلم، فداکاری و ایمان بهمون بده. نکته جالبش اینه که با وجود دیدگاههای مختلف، تهش همه نویسندهها یه حس و پیام مشترک رو منتقل میکنن. این حس مشترک، انگار از ته قلبشون میاد و ما رو تو یه تجربه معنوی شریک میکنه. به نظر من، این نشون میده که واقعه کربلا یه بُعد فراتاریخی داره و هنوز هم میتونه برای آدمهای امروز الهامبخش باشه. کتاب "کآشوب" بیشتر از اینکه یه کتاب تاریخی باشه، تلاشیه برای فهمیدن اینکه کربلا چه تاثیری روی روح و روان آدمهای امروزی داره. اگه دنبال یه نگاه جدید و متفاوت به این واقعه هستی، این کتاب رو از دست نده. به نظرم این کتاب میتونه یه تلنگر باشه برای اینکه دوباره به ارزشهای انسانی فکر کنیم و ببینیم چقدر تونستیم تو زندگیمون بهشون عمل کنیم. من فکر میکنم خوندن این کتاب برای هر کسی که به تاریخ، فرهنگ و مسائل انسانی علاقه داره، میتونه خیلی مفید و ارزشمند باشه. نوشته شده برای چالش مرورنویسی فراکتاب.
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "کآشوب"، یک کار جذاب و پر کشش از نشر اطراف و گنجینهای ارزشمند از روایتهای مستند و دیدگاههای شخصی نویسندگان مختلفه که هر یک از اونها با قلم زیبا و دیدی جدید، به واکاوی وقایع تلخ سال 61 هجری، حادثهی جانگداز کربلا و روضه های مختلف روایت شده از اون، پرداختن. این کتاب جلد اول از یک مجموعه کتاب مختص به عاشورا و محرمه. کتاب "کآشوب" به عنوان جلد اول از این پروژهی پژوهشی و فرهنگی گسترده معرفی شده که هدفی بزرگ رو دنبال میکنه: ارائه و نمایش یک نگاه نو و متمایز به این رویداد مهم تاریخی و اسلامی و تلاش برای به تصویر کشیدن ابعاد و وجهه های گوناگون و زوایای پنهان این ماجرا در زندگی ما. نویسنده های روایتهای "کآشوب"، با سبک خاص و زبان و قلم منحصربهفرد خودشون، برداشت و تفسیر شخصی خودشون رو از این واقعهی عظیم به خواننده نشون داده و اونها رو در داستان خودشون، سهیم میکنن. نویسنده های این کتاب، با این رویکرد صمیمی، صریح و بیپرده، احساسات و تجربیات عمیق و باارزش خودشون رو با خواننده به اشتراک میذارن. به دلیل وجود نویسنده های مختلف، کتاب از افتادن به دام کلیشهها، تکرارهای ملالآور، و روایتهای سطحی و مرسوم از این واقعه که صرفاً با احساسات خواننده بازی میکنه و اشک اون رو درمیاره، نجات پیدا کرده. کتاب "کآشوب" فقط به نقل و بازگویی صرف این رویداد تاریخی محدود نشده، بلکه با تحلیل دقیق و تفسیر عمیق این وقایع و برداشتهای متفاوت از تاثیر روضه ها در زندگی عادی راویان، سعی کرده به درک بهتری از مفاهیم اون و ارزشهای اخلاقی و اعتقادی که در دل اونها نهفته است، برسه. این مفاهیم شامل مبارزه با ظلم و بیعدالتی، اهمیت تفکر و تعقل، فداکاری ایثارگرانه در راه حق، ایمان راسخ و قوی به یاری خدا و امید به آیندهای روشنتر و عادلانهتر میشه که به زیبایی توی داستانها نشون داده شد. در نهایت اینکه، علیرغم وجود تفاوتهای موجود توی سبک نگارش، نگاه و زاویه دید نویسنده ها با هم، یک وحدت و تشابه عمیق و معنادار توی پیام نهایی روایتها احساس میشه که به خواننده یک حس رو منتقل میکنه و اون رو تحت تاثیر قرار میده. کتاب رو به عنوان یه اثر ارزشمند برای درک هرچه بهتر واقعه بزرگ کربلا از زوایای دید آدمهای گوناگون و تجربهی حس عمیق و خاطرات تاثیرگذار اونها دوست داشتم و به خوندن جلدهای بعدی هم مشتاق شدم. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب زمستان نوشته شده.
کتاب کآشوب، بیست و سه روایت درباره محرم و عزاداری ها ، هر بیست و یه روایت واقعی و از راوی های مختلف در زمان های مختلف و زاویه های نگاه متفاوت. کتاب رو که شروع کردم از همون روایت اول دلم رو برد و این مسئله در طول کتاب بار ها تکرار میشد ، راوی ها آدم های مختلف و متفاوت هستن و هر کسی واقعا واقعی روایت کرده مثل چیزی که میگن سخنی که از دل برآید لا جرم بر دل نشیند ، هر روایت دلی ، یکی با دل سوخته روایت کرده یکی با محبت یکی از ایام دور یکی از لطف یکی ... نوع بیان داستان ها رو خیلی دوست داشتم مخاطب رو به ادامه دادن ترغیب میکرد، بعضی از داستان ها خیلی به دلم نشست ، توی بعضی روایت ها با حال روای همدردی میکردم و روایت صاف و ساده شون باعث شده بود احساس نزدیکی زیادی داشته باشم . تا به حال به روضه ها و عزاداری ها اینطوری نگاه نکرده بودم ، کتاب کآشوب باعث شد از دید های گسترده تری به عزاداری نگاه کنم ، به کسی که روضه میخونه ، به کسی که مجلس رو برگذار میکنه، به میهمان هایی که هر کدام با دید و سطح اطلاعات مختلف به مجلس میان و ... جدای از بحث عزاداری یکی از نکات مثبت کتاب این بود که روایت ها از دید و بیان آدم های مختلف بود و این خودش یک ویژگی خاص برای کتاب هست که مخاطب با خوندن یک کتاب با آدم های مختلف آشنا میشه با زندگی شون با مشکلات شون ، با تفکرات شون با دغدغه هاشون با سختی هاشون . با نوع متفاوت دیدی که هر فرد میتونه به یک قضیه داشته باشه و این به نظر من خیلی جذابه . و در کنار هم قرار گرفتن این دو موضوع یعنی عزاداری ها و آدم ها به نظرم کتاب بسیار جالبی رو به وجود آورده که خوندن ش میتونه برای هر کس دلنشین و مفید باشه . این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
تمام وقتی که داشتم کتاب را میخواندم دلم روضه میخواست. با تصورات جدیدی که در ذهنم شکل گرفته از اول بروم روضه را تجربه کنم. مثل کسانی که تا به حال روضه ندیده اند. از بس که زاویه های جدید در کتاب دیدم. مجموعه کتاب کاشوب چند سال است نزدیک های محرم یک جلد جدید آن چاپ میشود. تا امسال پنج جلد آن چاپ شده. در هرحلد به سراغ بیست و چند نفر رفته و روایت آنها را از روضه محرم و صفر آورده است. بعضی از راوی ها نام آشنا هستند و بعضی آدم های کاملا معمولی. بعضی روایت ها توسط خود راوی نوشته شده و بعضی روایت ها را راوی تعریف کرده و بعد بازنویسی شده. همین که راوی های متعدد دارد باعث شده هر روایت، دریچه متفاوتی باشد برای ورود به روضه. گاهی از نگاه جامعه شناسی بررسی میشود و گاهی با نگاه روانشناسی. گاه نگاه کاملا عرفانی است و راوی از آن بالا بالاها به روضه نگاه کرده و گاهی نگاه کاملا عوامانه و کوچه بازاری است. مثلا یادم هست یک روایتی بود که شخص در آن به دنبال ریشه رسم حجله درست کردن در شب حضرت قاسم میرود و بعد از کلی پلیس بازی به نتایج جالبی میرسد. بعد از خواندن این کتاب هم خوشحال شدم هم ناراحت. خوش حال از اینکه عالمانه تر و با فکر تر روضه میروم و از نگاه افراد دیگر به روضه آگاه شدم. و ناراحت برای اینکه تا مدت ها که روضه میرفتم، روضه رفتن خودم فراموشم شده بود! مثل اون که آمد راه رفتن یاد کسی بده راه رفتن خودش هم یادش رفت. از لحظه ای که پایم را می گذاشتم در روضه مدام با خودم فکر میکردم که من کدامم؟ میماندم از نگاه کدام راوی ها روضه را نگاه کنم. کدام نگاه را بیشتر میپسندم یا کدام نگاه کاربردی تر بود. یشتر از آنکه یک مستمع باشم و در فضای آنجا قرار بگیرم، از بیرون مدام فکرهای فلسفی میکردم. خیلی طول کشید تا این حالت خوب شد و دوباره توانستم به حالت قبلی برگردم. ولی باز هم کتاب را دوست دارم و هرساله جلد جدید چاپ میشود آن را میخوانم. من این متن را برای #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نوشتم.
«کاشوب؛ روضههایی که در جانمان ریشه میزنند» وقتی صحبت از کتابهایی میشود که هم دل آدم را گرم میکند و هم تلنگری عمیق به روح میزند، «کاشوب 1» حتماً جزو آنهاست. این کتاب، مجموعهای از داستانهای کوتاه با روایتهای ساده اما عمیق است که هرکدام به گونهای به زندگی مذهبی، عشق و معنویت میپردازد. نویسندگان مختلف با زبانی صمیمی و دلنشین از نگاه خود به موضوعات معنوی و اجتماعی پرداختهاند. فضای کتاب پر از لحظههایی است که میتوانی با آنها ارتباط بگیری، حتی اگر دیدگاهت نسبت به زندگی متفاوت باشد. چرا این کتاب را خواندم؟ اولین بار که این کتاب را در قفسههای کتابفروشی دیدم، عنوان و طرح جلدش نظرم را جلب کرد. میخواستم چیزی بخوانم که قلبم را آرام کند و ذهنم را درگیر سؤالات تازهای کند. به علاوه، موضوع روایتهای مذهبی همیشه برایم جذاب است، چرا که اغلب راهی تازه برای دیدن زندگی پیش پایم میگذارد. نقاط قوت و لحظههای تأثیرگذار داستانهای «کاشوب 1» با لحنی ساده روایت میشوند، اما در هر جملهاش میتوان حس حضور در لحظات خاص را تجربه کرد. یکی از داستانها درباره زنی است که تلاش میکند میان زندگی روزمره و ایمان قلبیاش تعادلی پیدا کند. این داستان برایم بسیار تأثیرگذار بود، چرا که دغدغه بسیاری از ما در زندگی مدرن را به تصویر میکشد. بخشی از متن که حسابی در ذهنم ماند این بود: «ایمان چیزی نیست که فقط برای روزهای خوب نگه داری؛ درست همان لحظه که همه چیز سخت میشود، تازه زمان ایمان است.» تنوع قلمهای مختلف نویسندگان، یکی از ویژگیهای مثبت این کتاب است. هر داستان نگاه و زاویه جدیدی ارائه میدهد و از یکنواختی جلوگیری میکند. با این حال، شاید اگر داستانها کمی با ترتیب مشخصتری قرار میگرفتند، جریان کتاب روانتر میشد. تجربه کلی این کتاب به من یاد داد که معنویت چیزی نیست که در گوشهای از زندگی پنهان شود؛ باید آن را به دل زندگی آورد. از دیدگاه انسانها نسبت به ایمان و عشق لذت بردم و متوجه شدم که هرکس روایت خاص خودش را از زندگی دارد. اگر دلتان میخواهد کتابی بخوانید که قلبتان را گرم و روحتان را آرام کند، «کاشوب 1» انتخاب بسیار خوبی است. این متن را برای #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نوشتم.