صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<p><strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong>، با قلم جذاب و خواندنی حمید حسام به رشته تحریر درآمده و در <a href="https://www.faraketab.ir/person/9160-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C">انتشارات شهید کاظمی</a> منتشر و در دسترس علاقه مندان به کتاب های انقلاب و دفاع مقدس قرار گرفته است.</p>
<ul>
<li><a href="#h_7048364115681726403415861">معرفی کتاب تازیانه های سلوک</a></li>
<li><a href="#h_9552506706961726403422024">خلاصه کتاب تازیانه های سلوک</a></li>
<li><a href="#h_5087964437951726403425766">برشی از متن کتاب تازیانه های سلوک</a></li>
<li><a href="#h_8092097498931726403429344">دانلود کتاب تازیانه های سلوک</a></li>
</ul>
<h2 id="h_7048364115681726403415861">معرفی کتاب تازیانه های سلوک</h2>
<p><strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong> و یا همان علی آقا محمدی، خلاصه ماجراهایی است که انقلاب اسلامی را در استان همدان شکل داده و می دانسته که خاطرات وی بی ذکر نام هایی چون، شهید آیت الله مدنی، طاهره دباغ، سید کاظم اکرمی، شهید محمد طالبیان و شهدای گروه ابوذر و ده ها پیشاهنگ دیگر تاریخی، ورق نخواهد خورد.<br><strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong> به روایت زندگی و خاطرت &laquo;علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال های استبداد ستم شاهی تا پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع&raquo; می پردازد.</p>
<h2 id="h_9552506706961726403422024">خلاصه کتاب تازیانه های سلوک</h2>
<p>تولد علی آقا محمدی مقارن با هزاره ی ابن سینا بود. شاه می خواست به همدان بیاید و برای هزاره ی حکیم دانا، ابوعلی سینا جشن بگیرد. درست همان روزهایی که مادر وی زهرا خانم، دل خوش بود که خدا به او علی آقا داده است و تقدیر چنین رقم خورده بود که او در خیابان بوعلی، کوچه ی بیمه، پشت پنجره ای به دنیا بیاید.<br>علی آقا محمدی جوانی پر شور و کاری بود و شغل های متعددی از جمله &laquo;فروش پشم شیشه&raquo; را تجربه کرده و نان حلال در می آورد. از همان دوران سربازی در این اندیشه بود که به بچه ها انسجام بدهد و باهم باشند و یک گروه واحد و با تفکری واحد را تشکیل دهند. این شد که در همه جا نفر اول بود و یک جورایی بچه مثبت گروه و کلاس و غیره بود. در طی رخدادهایی که برای ایشان پیش می آمد زندگی طعم جدیدی از رشادت ها و مبارزات را به وی چشاند.<br><strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong> شامل شش فصل، نظیر عناوین و موضوعاتی همچون &laquo;مکبر کولانج، مرید مرد تبعیدی، تازیانه های سلوک، سابقه دار، راهی از میان مردم، اقتدار شکن&raquo; و یک فصل پایانی می باشد که تصاویر را در خود گنجانده است.</p>
<h2 id="h_5087964437951726403425766">برشی از متن کتاب تازیانه های سلوک</h2>
<h3>فصل چهارم: سابقه دار</h3>
<p>بی سر و صدا در تهران زندگی می کردم و برای اینکه درآمدی داشته باشم، افتادم توی فروش پشم شیشه. سرمایه ای نداشتم؛ از فروشندگان نمونه جنس را می گرفتم و می بردم سر ساختمان ها و قیمت می دادم. کار که جوش می خورد، فروشنده حواله می فرستاد و من هم درصدی می گرفتم.<br>مدتی هم با آتش نشانی کار کردم. لوازم می گرفتم و به ساختمان هایی که تجهیزات آتش نشانی می خواستند، ارائه می کردم. این کار درآمد نداشت و برگشتم سر کار قبلی و همان کار پشم شیشه را با پسرخاله ام که توی همین کار بود، ادامه دادم. با این کار روزها مشغول بودم و شب ها به خانه ی خواهرم می رفتم.<br>بعد از مدتی کار و دوری از همدان، شرایط را برای تغییر روند زندگی مناسب دیدم. باید به سربازی می رفتم. به همدان برگشتم و با تعدادی از هم کلاسی های دانش سرا هم خدمت شدیم و افتادیم پادگان آموزشی سراب اردبیل. آنجا 9 گروهان آموزشی بودیم و هر گروهان به چهار دسته تقسیم می شد. من و تعدادی از بچه های همدان و دانش سرا مثل آقایان محمد علی جعفری، حسین یوسفی، رضا قدیری، توحید و سوداگرها داخل گروهان هشتم افتادیم.<br>از همان ابتدا در این اندیشه بودم که به بچه ها انسجام بدهم و باهم باشیم و رویه ی فکری واحدی پیدا کنیم. از دسته ی خودمان &laquo;دسته ی دو&raquo; شروع کردم. اول با احوال پرسی و بگو و بخند و بعد شلوغ کاری حین آموزش که تا ساعت خواب ادامه داشت. کم کم با این روش یک هسته ی ۱۶ نفره شدیم. بعد رفتم سراغ گروهان یک و چند نفر را هم از آن ها به جمع خودمان اضافه کردم و با خوردن چای و دورهمی های محدود، به تدریج بیشتر شدیم. تا جایی که دیگر کل پادگان ما را به نام &laquo;گروه همدانی ها&raquo; می شناختند.<br>در این گروه، مستقیم حرف سیاسی نمی زدیم، ولی کارهایمان در قالب برگزاری جشن ها و نمایش هایی مثل کانون با محتوای سیاسی بود. این دوره ی آموزشی برای ادامه ی خدمت در قالب سپاه دانش انجام می گرفت؛ لذا کلاس های سپاه دانش هم داشتیم. توی درس های کلاس سپاه دانش من نفر اول بودم و به قول بچه ها شدم &laquo;بچه مثبت کلاس&raquo; و با اینکه سپاه دانش بودیم، همه ی دوره های نظامی، از اسلحه شناسی، تخریب و انفجارات را هم گذراندیم و درجه گرفتیم.<br>غالباً عصرها دزدکی از پادگان می زدیم بیرون. دور پادگان را خندق کنده بودند، تا گاو و گوسفندهای اهالی روستای &laquo;آق بیان&raquo; به پادگان نیایند. از طرف داخل هم سیم خاردار بود و ما مثل پارتیزان ها از سیم خاردار و خندق رد می شدیم و به روستا می رفتیم. توی روستا چون قهوه خانه و حمام بود. کارهایمان را انجام می دادیم و قبل از شامگاه برمی گشتیم.<br>کم کم هوا سرد شد و برف و باران کار در رفتن از پادگان را دشوار کرد. یک روز یکی پیشنهاد داد برای اینکه سر و صورتمان خیس نشود، گونی روی سرمان بکشیم و جلوی چشم ها را سوراخ کنیم تا جلوی پایمان را ببینیم. گونی ها را با دو سوراخ جلوی چشم، روی صورت کشیدیم و به قیافه عجیب و غریب همدیگر خندیدیم. زیر باران شلاقی راه افتادیم و از سیم خاردار رد شدیم، اما چون جلوی چشم هایمان بالا پایین بود، داخل خندق به هم می خوردیم و از این چاله می افتادیم توی آن چاله. به هزار و یک مصیبت به قهوه خانه آق بیان رسیدیم.. .</p>
<h2 id="h_8092097498931726403429344">دانلود کتاب تازیانه های سلوک</h2>
<p>نسخه الکترونیک <strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong> را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2024/8/دانلود کتاب تازیانه های سلوک.jpg" width="70%" alt="دانلود کتاب تازیانه های سلوک" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب تازیانه های سلوک</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td><span>شهید کاظمی</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td><span>حمید حسام</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>197</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td><span>تاریخ ایران، خاطرات</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>الکترونیک</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب تازیانه های سلوک