شابک

سال نشر

صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

<p><strong>گدار کتاب حامد عسکری</strong>، خاطره های شخصی نویسنده ای از دهۀ شصت می باشد که توسط انتشارات مهرستان چاپ و منتشر شده است.</p>
<ul>
<li><a href="#h_2286156316161715860739721">معرفی کتاب گدار</a></li>
<li><a href="#h_4566083497491715860745146">خلاصه کتاب گدار</a></li>
<li><a href="#h_7062378169561715860751509">خرید کتاب گدار حامد عسکری</a></li>
<li><a href="#h_95173664710581715860755207">دانلود کتاب گدار</a></li>
</ul>
<h2 id="h_2286156316161715860739721">معرفی کتاب گدار</h2>
<p><strong>کتاب گدار حامد عسکری</strong> روایتگر خاطره های یک دهه شصتی است که هر خواننده ای با خواندنشان، حتماً هم ذات پنداری می کند و اگر هم تجربۀ آن خاطره ها را نداشته باشد، حتماً از خواندنشان لذت می برد. نوشته ی گدار کلماتی است که نویسنده آن ها را با هدف شناخت دهۀ شصت، یعنی دوران قبل از اینترنت و پیتزا و کامپیوتر، در این کتاب گردآوری کرده است.<br>علت نام گذاری گدار این است که: در گویش کرمانی ها به معنای گردنه و راه سخت و پرپیچ &zwnj;و خم و ناهموار کوهستانی است که به گفتۀ نویسندۀ کتاب، کلمه هایی که نوشته، گدارهایی بوده است که سختی شان خط&zwnj; و خش هایی به ذهنش انداخته اند و آن قدر این خط&zwnj; و خش ها زیاد بوده که در حافظه اش مانده و به کلمه تبدیل شده اند.</p>
<h2 id="h_4566083497491715860745146">خلاصه کتاب گدار</h2>
<p>نویسنده به زبان خودش خلاصه ای هر چند کم را در مقدمه کتاب آورده است: &laquo; درست یا غلط، من گذشته را خیلی دوست دارم. اصلا عاشق گذشته ام؛ ولی نگاهم نا گزیر باید رو به جلو باشد. زیستن در گذشته گره ای از کاری وا نمی کند. من راننده ای هستم که دارم تخته گاز رو به جلو می روم؛ ولی بیشتر از سایر راننده ها در آینه به عقب نگاه می کنم. سعیم بر این است منظره ای از مناظر مسیر را از دست ندهم که وقتی برمی گردم، حسرتش را بخورم. حرفم این است که حواسمان باشد از کجا آمدیم و قرار است چه مسیری را طی کنیم.<br>من عاشق ژاپنی ها هستم: در خانۀ هوشمندشان، جلوی تلویزیون فوق باریک ال. ای. دی می نشینند و با اینترنتی با سرعت برق کار می کنند و در عین حال، کیمونو به تن کرده، درهای خانه شان هنوز کشویی است، دمپایی تق تقی چوبی می پوشند و صبح به صبح، با سرنگی به بونسای هایشان آب می دهند و گذشته را پاس می دارند. این ها را ننوشتم که بگویم گذشته بهتر بود و بیشتر خوش می گذشت. برش هایی از خودم را نوشتم: با همۀ خوش گذشتن ها و حسرت ها و رنج ها و کاستی ها. نه لای زرورق بزرگ شده ام، نه وسط شوره زار مصیبت و بدبختی. نه بر باد رفته ام، نه مرغ شاخسار طرب. از قشر متوسط بودم، مثل بیشتر آدم های دهۀ شصت. خوش می گذشت، عین همۀ آن هایی که در آن سال ها خوش گذراندند؛ ولی حاضر نیستم به سختی های آن سال ها برگردم.</p>
<p>مثلا شیرین ترین خاطره های جوانی ام مربوط به دوران خدمت مقدس (!) سربازی است؛ ولی حاضر نیستم ده دقیقه در آن پادگان فلان فلان شدۀ کوفتی بمانم.<br>من تاریخ خودم را نوشتم: همۀ تلخی ها و شیرینی هایی که مرا به اینجایی رساند و باعث شد توی نازنین به من اعتماد کنی و این کتاب را بخری. من این ها را نوشتم که بگویم رسیدنم به این جا، خا کریزهایی این چنین داشته است. همۀ این ها تکه هایی از جورچین وجودی من اند که باعث شده اند در اینجایی بایستم که الان ایستاده ام. این روایت ها نه حقیقت مطلق است و نه دروغ محض. شاید گاهی پیازداغ توصیف ها را که بعضی ها دوست دارند و بعضی ها متنفرند، زیاد کرده ام. اغلب اسم ها را عوض کرده ام. بعضی قصه ها ماجراهایی است که برای نزدیکانم اتفاق افتاده است که من شاهدش بودم. روده درازی کردم! غرض این که کم فروشی و گران فروشی ای در کار نبوده است.&raquo;</p>
<h3>فهرست کتاب</h3>
<p>حامد عسکری خاطراتش را در چهار فصل با عناوین زیر دسته بندی کرده است:</p>
<p>فصل اول: گام&zwnj;های معلق و لرزان<br>فصل دوم: جوجه لاک&zwnj;پشتی بر ابتدای اقیانوس<br>فصل سوم: ساقه ترد پسته کوهی<br>فصل چهارم: از زخم و باقی نعمت&zwnj;ها</p>
<h2 id="h_7062378169561715860751509">خرید کتاب گدار حامد عسکری</h2>
<p>نسخه چاپی حامد عسکری <strong>کتاب گدار </strong>را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.</p>
<h2 id="h_1706578018531715860748265">برشی از متن</h2>
<p>چهارشنبه ها را همیشه از ظهر به بعد، دوست داشتم و این دوست داشتن، از کودکی تا حالا ادامه داشته است: می توانم شب را بی واهمۀ سرِ کار رفتنِ فردایش تا هروقت دلم خواست، بیدار باشم و به علایقم مشغول شوَم و فردایش هم تا هروقت عشقم می کشد، بخوابم. مادرم اهل کرمان بود و پدرم بمی. همۀ دل خوشیمان این بود که بعضی چهارشنبه ها با خانوادۀ شش نفره مان در رنوی خاکستری پدرم از بم به کرمان برویم. آن موقع ها، نشستن دو نفر در جلوی ماشین جریمه نداشت. می رفتیم که آخر هفته را منزل مادربزرگ مادری ام باشیم. آن روزها، ما تلویزیون مان سیاه و سفید بود؛ ولی تلویزیون مادربزرگم رنگی: گروندیگ. شرکت تعاونی سرِ کوچه شان روی مقوا نوشته بود تلویزیون رنگی ثبت نام می کند و مادربزرگم یکی اش را ثبت نام کرده بود و بعد از پرداخت بخشی از پولش و سه ماه درصف ماندن، تحویل گرفته بود. تازه شبکۀ سه را هم می گرفت!<br>تمام مسیر رفتن را له له می زدم که به کرمان برسم و جادوی شاه کارهای رمی جولیان در برنامه های &laquo;بدل کاران&raquo; و &laquo;آن چه شما خواسته اید&raquo; را فریم به فریم حفظ کنم و شنبه برای هم کلاسی هایم در بم منبر بروم.<br>...<br>آن سال ها از کمد دیواری و کمد لباس و این چیزها خبری نبود؛ یعنی شاید بود؛ ولی در خانۀ ما نبود. مادرم جعبۀ بزرگ فلزی ای داشت که تماشای محتویاتش برای من از تماشای گنج، لذت بخش تر بود. قواره های پارچه ایِ از مکه&zwnj; رسیده، سرویس چای خوری نقره، فندک تزیینی قرمز ایستاده که شکل جام بود، دوربین یاشیکا و بقچه ای ترمه که با سنجاق قفلی بزرگی، چهارپرش را روی هم قفل می کرد.</p>
<h2 id="h_95173664710581715860755207">دانلود کتاب گدار</h2>
<p>نسخه الکترونیک <strong>کتاب گدار </strong>را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2024/4/دانلود کتاب گدار.jpg" width="70%" alt="دانلود کتاب گدار" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب گدار</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td>مهرستان</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td><span>حامد عسکری</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>184</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>داستان ایرانی</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>چاپی و الکترونیک</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>

گدار

حامد عسکری

<p>انتشارات مهرستان ناشر کتاب های خانواده با مدیریت علی منتظری از سال 1395 فعالیت خود را به طور رسمی شروع و در زمینه ی ارتقاء فرهنگ خانوادگی تلاش بسیاری کرده است.</p>

<h2>معرفی انتشارات مهرستان</h2>

<p>مهرستان مخفف &quot;محصولات هنری رسانه ای&quot; است؛ و تنها محصولات ارائه نمی کند بلکه اسم مکانی&zwnj; است برای خانواده، برای اینکه یاد بگیریم چگونه مهر بورزیم. مهرستان انتشاراتی است که در حال اجرای طرحی در همین باب می باشد. در این طرح درصدد آن است که با تأمین ابزارهای حمایتی، در تقویت و توان بخشی خانواده ها بکوشد. مهرستان خود را به عنوان یک فضای پویا و پشتیبانی کننده می داند که سعی می کند در جهت ارتقاء کیفیت زندگی نقشی ایفا &zwnj;کند. این جا با ارائه خدمات گوناگون آموزشی در عرصه های هنری و رسانه ای، می خواهد به ارتقاء فرهنگ و هنر درون خانواده ها کمک کرده باشد.<br />
در همین راستا جهت رسیدن به رسالت خود انتشارات مهرستان در سال 1395 فعالیت خود را در آغاز کرد. از جمله زسالت و اهداف مجموعه مهرستان عبارتند از: تولید، ترویج، ارزشیابی و رتبه بندی آثار در قالب&zwnj; رسانه های مکتوب، تصویری و محصولات فرهنگی هنری به منظور تعالی درون زا و جمعی خانواده در راستای تربیت و تعلیم از طریق پاسخگویی به مهم ترین مسائل خانواده، مبتنی بر تعالیم قرآن و اهل بیت.</p>

<h2>آدرس انتشارات مهرستان</h2>

<p>اصفهان، خیابان مسجد سید، خیابان آیت الله زاهد، کوچه شمارۀ 15 (شهید رفیعیان)، پلاک 33.</p>

<h2>مدیر انتشارات مهرستان</h2>

<p>مدیر انتشارات مهرستان علی منتظری، یکی از جوانان پای کار این انتشارات است.</p>

<h2>کتاب های انتشارات مهرستان</h2>

<p>انتشارات مهرستان کتاب های زیادی در دسته های کودک و نوجوان، خانواده و رمان و ... منتشر کرده است که می&zwnj;توانید در قالب های مختلف چاپی، الکترونیک و حتی صوتی آن ها را در مجموعه فراکتاب بیابید. در زیر عناوین بعضی از این کتاب ها را آورده ایم:<br />
کتاب عطر قصه&zwnj;های تو، سفری که پرماجرا شد، گدار، دل به دل راه داره، والفور، بچه&zwnj;ای که نمی&zwnj;خواست آدم باشد و ...</p>


کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی گدار