
کتاب چرا اینقدر ساکتی رو که میخوندم فکر نمیکردم اینقدر تشابه شخصیتی باهاش پیدا کنم و باهاش همزادپنداری کنم. این کتاب رو انگار منحصرا برای درونگراها نوشتن. کتاب در مورد دختریه که کمتر حرف میزنه و معمولا ساکته و فرقی نمیکنه اون محیط مدرسه باشه یا خونه. همیشه سرش تو لاک خودشه و با کتاب خوندن و گوش دادن به صدای طبیعت خودشو سرگرم میکنه ولی این حالت برای بقیه که از بیرون گود میدیدنش کمی عجیب جلوه میکرد برای همین سعی میکردن که کاری کنن تا مثل بقیه بچهها معاشرت داشته باشه، با بقیهی بچهها تو مدرسه بگه و بخنده و یجورایی بلاخره صدای شادش بلند بشه اما اون دوست نداشت اینجوری باشه برای همین سعی کرد کاری کنه تا بقیه اونو درک کنن واس همین اختراعی کرد تا لذتی که خودش از گوش دادن به صدای طبیعت میبره رو به بقیه هم منتقل کنه. کتاب دوست داشتنی و در عین حال آرومی بود. این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتهام. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب