
مجموعه کتاب راه رشد، الگوی دینی تربیت کودک و نوجوان نوشته استاد بزرگوار آیت الله محی الدین حائری شیرازی است. این مجموعه را به واسطه معرفی اساتیدی مانند استاد محمد شجاعی تهیه کردم. امروزه با انبوه اطلاعات غربی در حوزه روانشناسی کودک و نوجوان، ضرورت آشنایی با یک الگوی اسلامی و دینی در این حوزه به شدت احساس میشود و متاسفانه علی رغم غنی بودن مفاهیم اسلامی در این حوزه کمتر شاهد چنین الگوهایی در قالب کتاب و .. در بازار هستیم. حتی در میان روان شناسان نیز به کارگیری این الگوها کمتر دیده میشود. این مجموعه به خوبی توانسته این خلاء را برای والدین و مربیان و مسئولان تربیتی تا حدی پر و جبران کند. در جلد اول این مجموعه 4 جلدی، بیشتر به مسائل مبنایی و زیربنایی تربیت اشاره میشود، مسائلی مانند مفهوم انسان شناسی و رابطه آن با تربیت، چیستی و هدف تربیت، رابطه تعلیم و تربیت، اهمیت و لزوم تربیت و اصول حاکم بر تربیت... در جلد های بعدی مسائل به صورت کاربردی تر و با ذکر انواع مثال های ساده و زیبا بیان میشود و ذهن مخاطب را در موقعیت ها و مسائل گوناگون آشنا و آگاه میسازد. استاد حائری شیرازی بیانی شیوا و بسیار دل نشین دارند و کتاب های دیگر ایشان نیز مانند تفکر، تعلق، تمثیلات اخلاقی و اجتماعی، مربی و تربیت و ... نیز در زمینه تربیت و دیکر مسائل بسیار زیبا و ارزشمند است و جای تامل و تفکر و مطالعه چندین باره دارد. در قسمتی از کتاب میخوانیم: اگر بچه طوری بار بیاید که وقتی با او مدارا کنند و با دلیل صحبت کنند، نپذیرد و مخالفت کند و وقتی درشتی کنند و توهین کنند و بزنند، مطیع شود، یعنی این بچه بد تربیت شده است. آن چیزی که اسلام میخواهد چنین بچه ای و چنین تربیتی نیست. اگر انسان در مقابل حرف حساب رام و نرم شود و در مقابل حرف بی دلیل و زور مقاومت کند انسان مؤمنی است و در هر جا که باشد عاقبت به خیر می شود. این یادداشت را برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشتهام. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
آیت الله محیالدین حائری شیرازی، از نوادگان مرحوم مقدس اردبیلی ست به قول خودشان:«خداوند تعالی به من عنایتی کرده که چیزهایی در مسائل تربیتی به نظرم میرسد.» و الحق هم کتب مرحوم حائری شیرازی در زمینه تربیت چیز دیگریست. عمیق و پر معنا، کاربردی و برگرفته از فهم عمیق دینی. برای فهم بهتر کتابها باید چندین بار خوانده شوند. یکی از این کتابها، مجموعه چهارگانه راه رشد است که تقریبا میتوان گفت جدید هستند. به قول خود کتاب، جامعترین اثر تربیتی مرحوم است و حاصل فیش برداری از هزاران سخنرانی عمومی و خصوصی مرحوم حائری شیرازی ست. مادرم؛ اما با نگاه تربیت فرزندم کتاب نمیخوانم. در این کتابها به دنبال تربیت خودم هستم که اولی ست به تربیت فرزندم. و کتاب آیت الله در این باره بسیار خواندنی ست. از آن کتابهاییست که اگر ماژیک هایلایتر دستت باشد جایی از کتاب بینصیب نمیماند. پس بنظرم باید ماژیک را کنار گذاشت و فقط خواند و فکر کرد و عمل کرد و باز رجوع کرد و خواند و فکر کرد و عمل کرد... راه رشد شامل هفت فصل است. روند آن با تعریف انسان و نوع نگاه به این موجود شروع میشود. در مقایسه با علوم انسانی باید گفت چون علوم غربی اصلا انسان را نشناختند، سایر علومی هم که با توجه به این ناشناخته بنیان نهادند همه وهم و خیال است! و نگاه به تربیت باید عمیق باشد نه سطحی که علامت باطل، سطحی بودن آن است. در ادامه روش استفاده از روایات در زمینه تربیت ذکر شده و در شاه فصل این کتاب، به نظریه فطرت و طبیعت پرداخته شده است و مبسوط معنی هریک پرداخته شده است. البته در برخورد با این کتاب سطحی برخورد نکنید. تک تک جملات این کتاب به تفکر و تأمل زیادی محتاج است. به صورت مجمل اگر بخواهیم درباره این فصل بگوییم می شود: (برشی از کتاب) هر وقت قرآن میخواهد در مورد «فطرت» صحبت کند، حرفهای موسی را بیان میکند و هر وقت میخواهد «طبیعت» را تعریف کند، خصوصیات آن را از زبان فرعون بیان میکند. فرعون و موسی هنرپیشههای خدا هستند. در این سناریو و فیلمی که خدا برای تعریف انسان بیان میکند. خدا از طریق نقل مکالمه بین موسی و فرعون، دو بخش وجودی انسان را تعریف میکند یعنی بیا با موسی و فرعون خودت آشنا شو. فرعون «طبیعتش» این است و موسی «فطرتش» این است. حالا که با انسان و ابعاد پیچیده اش آشنا شدیم، میرویم سراغ تربیت. تربیت چیست؟ هدفش چیست؟ یکی از نقاط مثبت کتاب بیان مثلها و تشبیههاست. «تربیت چیزی بین کمک کردن و کمک نکردن است؛ چیزی بین دادن و پس گرفتن است(برشی از کتاب)» و یا در بخشی دیگر اینطور بیان میکند: «تربیت مثل گُل ساختن است. آب گُل را به موقع بده، نور به اندازه بده، کود بده، با علفهای هرزش مبارزه کن، سمپاشی بکن، بعد بگذار تا خودش شکفته شود؛ دیگر هرچه که هست، در تخمش هست؛ تخمش با تو نیست». پس از آن میرسیم به رابطه تعلیم و تربیت. اولین کتاب از راه رشد به اصول اولیه تربیت میپردازد. از رابطه متقابل تزکیه و تعلیم صحبت میشود و از اثر تربیتی تعلیم. فصل ششم، وقت صحبت درباره اهمیت تربیت و به نوعی انگیزه ایجاد کردن در مربی برای پرداختن به این امر مهم است. برشی از این فصل: «شما بچههایتان را تربیت میکنید که چهکاره شوند؟ آیا به فکر این هستید که یکی از بچهها مثلاً مسئول صدا و سیما بشود؟ بچه را تربیت کنید که پست بگیرد این میشود تربیت آرمانی و علوی امامان ما ازدواج میکردند برای تکثیر اولاد علوی... مشکل این است که آنهایی که به درد کار میخورند، در این کار زاهدند و مقدسیشان میگیرد. دیگران هم حریصند و خودشان را میاندازند جلو. این اشتباه است. غلط است. تقوایی نیست که انسان برای دنیا و پست دو روزه بخواهد بیاید جلو، و این هم نیست که انسان یک چیزی که اینقدر حساس است، آنقدر دورکشی کند تا افراد نالایق بیایند جلو.» در آخر هم وقت اصول حاکم بر تربیت است که بنظرم تازه بحث تربیت شروع میشود البته که به آن مقدمه نیاز داشت. برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشتم و همه تلاشم این بود که همه انگیزهای پیدا کنند که این کتاب را در صدر فهرست کتابهایی که باید بخوانند، قرار دهند. #چالش_مرورنویسی_فراکتاب
آنچه از والدین انتظار میرود که در راه رشد و تعالی فرزندانشان بر اساس قران و روایات واحادیث انجام دهند و نتیجه را به خداوند واگذار کنند در عرصهی تربیت باید تکلیفگرا باشیم، نتیجه با خداست