
کتاب مرا پیدا کن روایت زندگی پرفراز و نشیب خانم دکتر مژگان بیتانه است که به قلم خانم معصومه رامهرمزی و در انتشارات آوای کتاب پردازان به چاپ رسیده است. خواندن این کتاب دلم را سخت به درد آورد. از شدت سنگدلی و بیرحمی شوهرشان و حجم فداکاریها و از خود گذشتگی های ایشان بسیار ناراحت و متعجب شدم. از ابتدا تا انتهای کتاب پا به پای خانم بیتانه اشک ریختم از رفتارهای شوهرش عصبانی و دل آزرده شدم و در اواسط کتاب با تغییر بزرگی که شوهرشان کردند شوکه شدم. انتخابهای خانم بیتانه برایم ستودنی بود چرا که در مقام مادر هر کاری که از دستشان برمیآمد انجام دادند و تمام تلاششان را برای بودن با پسرشان و جدا نشدن از او کردند و چه ناجوانمردانه فرزند جگر گوشه شان را از ایشان گرفتم و حتی ملاقاتی که حق مسلم این مادر بود را از ایشان دریغ کردند. انشالله خداوند مهربان و عادل این مادر و فرزند را به همدیگر برساند و درد این هجران پایان پذیرد. یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور داستان کتاب کاملاً بر اساس واقعیت است و کشش آن لحظهای شما را به حال خود رها نمیکند . کتاب را دو روزه تمام کردم. خانم دکتر واقعاً زندگی سختی داشتند. البته انسانها در زندگیشان مشکلاتی متناسب با ظرفیت روحی خود را حتماً تجربه خواهند کرد. این مشکلات و سختیها هم قطعاً حکایت از ظرفیت روحی بسیار بالای خانم بیتانه دارند. «لقد خلقنا الانسان فی کبد»انسان در رنج و سختی آفریده شده است ولی نباید از آن ترسید و افسرده شد. باید روح را در آتش سختیها گداخت و وجود را خالص کرد و آلودگی هایش را زدود تا عیار انسانیت بالا رود و آدمی لیاقت خدا را پیدا کند. انشالله خدا همه مارا در امتحانات الهی موفق گرداند. این مرور را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
#کتابخواندم #پیدایمکن شاید یکی از خاص ترین کتاب هایی که خوندم این کتاب باشه *چون یک زندگینامه اس و من قصد دارم جزئی راجع بهش صحبت کنم ممکن جریان کتاب رو متوجه بشید* ماجرای زندگی یک دختر دانشجوی مذهبی و ازدواجش و بچه دار شدنش و ... ست. حالا چه اهمیتی داره خوندن این زندگی نامه و مگه چی داشته زندگی این آدم که میشده ازش کتاب نوشت؟ دیگه خودتون برید بخونیدش😁 کتاب حدیث نفسی از زندگی با یک آدم جاه طلبه که به این جاه طلبی رنگ و بوی دینی داده و حسسسسابی حرص دربیاره اگه اعصابش ندارید نخونیدش چند تا نکته ی خیلی مهم داشت این کتاب برای من اول اینکه قشششنگ زن شرقی رو در این کتاب میتونید بشناسید و حضراتی که دائم دنبال بالا بردن مقام خانواده و حل کردن زن در این جایگاه هستند، در حالی که اون زن استقلال فکری نداره این کتاب رو حتما بخونن تا ببینن در این آشی که برای زن پختن ممکن چه کلوخ های دندان شکنی پیدا بشه دلم خیلی برای خانوم بیتاته سوخت. واقعا دلم میخواد بدونم این مسخ شدگی که بهش میگفت عشق و علاقه واقعا معنای عشق داره؟ چی میشه که یک زن که خودش مشاور و روانشناسِ و خیلی راحت به دیگران نه میگه جلوی همسرش میشه یک بره ی رام؟! خود شخصیت مهدی مقدم هم خیلی درس ها داشت برای آدم های اهل دین که اگر به خودت راست نگی و توجیه کنی ممکن تا کجاها پیش بری! این کتاب دوباره اهمیت مادر و مادری رو بهم یادآوری کرد و از این بابت ازش ممنونم امیدوارم این لحظاتی که دارم در مورد کتاب مینویسم مشکل زندگی ایشون حل شده باشه و قلبش آرامگرفته باشه.
با خواندن سرگذشت خانم بیتانه غم بزرگی بر دلم نشست منتظر روزی هستم که محمد مامان فاطمه را پیدا کند
داستانش کشش فوق العاده ای داره و کاش این مادر به آرزوش برسه
عالی بود ولی با گوشی نخونین فراکتاب و رو لپتاپ نصب کنین اونجا بخونید
همراهی با فراز و فرودهای زندگی مژگان، گاهی با حرص و گاهی با غم همراه بود، اما همیشه صبوری او برایم قابل احترام است و آرزومندم که هرچه زودتر به آرزویش برسد
فوق العاده بود
بی نظیر بود