سال نشر

صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

<p class="ql-align- ql-direction-"><strong>کتاب زمانی برای عاشقی</strong>، با عنوان فرعی عاشقانه های یک فرمانده؛ خاطرات <strong>معصومه خدابخشی</strong> همسر سردار <strong>شهید حاج محسن عینعلی</strong>، نوشته ی لیلا گودرزیان فرد می باشد و انتشارات حماسه ماندگار آن را منتشر کرده است.</p>
<ul>
<li class="ql-align- ql-direction-"><a href="#h_15042899812721689575019079">معرفی کتاب زمانی برای عاشقی</a></li>
<li class="ql-align- ql-direction-"><a href="#h_41195217414001689575026387">خلاصه کتاب زمانی برای عاشقی</a></li>
<li class="ql-align- ql-direction-"><a href="#h_44343668014991689575030292">برشی از متن کتاب زمانی برای عاشقی</a></li>
<li class="ql-align- ql-direction-"><a href="#h_12527588815971689575033604">دانلود کتاب زمانی برای عاشقی</a></li>
</ul>
<h2 class="ql-align- ql-direction-" id="h_15042899812721689575019079">معرفی کتاب زمانی برای عاشقی</h2>
<p class="ql-align- ql-direction-">این کتاب روایتی است عاشقانه از یک زندگی در دل جنگ، شرح حال دختری از روستای &laquo;قلعه آقابیگ&raquo; تویسرکان که بعد از شهادت محسن به احترام این شهید &laquo;عین&zwnj;آباد&raquo; نامیده می&zwnj;شود.</p>
<h2 class="ql-align- ql-direction-" id="h_41195217414001689575026387">خلاصه کتاب زمانی برای عاشقی</h2>
<p class="ql-align- ql-direction-">نویسنده <strong>کتاب زمانی برای عاشقی</strong> از اولین دیدارش با راوی می&zwnj;نویسد به سادگی و روانی از حال و هوای همسر شهید در زمان گفتن خاطراتش سخن می&zwnj;گوید، از همراه شدنش با راوی داستان که لازمه یک کار موفق است، چرا که همزاد پنداری نویسنده و راوی یکی از ضروریات نوشتن است.<br>درک متقابل، خندیدن و گریستن، غوطه&zwnj;ور شدن در زندگی گوینده و ذوب شدن در شخصیت او، آنجا که اشاره می&zwnj;کند به اینکه: " در مقابلش می&zwnj;نشینم می&zwnj;دانم که بعد از ۳۵ سال ناگفته&zwnj;هایی را قرار است بشنوم، شنیدن خاطرات شهدا از زبان همسرانشان برایم حس و حال دیگری دارد، غرق می&zwnj;شوم در دنیایی سرشار از عشقشان که متفاوت تر، زیباتر، ماندگار&zwnj;تر و صادقانه&zwnj;تر است از عشق&zwnj;های امروزی.<br>در ادامه&zwnj;ی مقدمه نویسنده با مهارت آنچه را که پیش روی مخاطب است را در چندین سطر مورد اشاره قرار داده است، از اولین جرقه دیدار معصومه راوی کتاب با محسن حرف می&zwnj;زند با بیان عباراتی چون: &laquo;معصومی قصه ما در روزمرگی&zwnj;های زمانه محسن را از یاد نبرده است. هنوز هم عشقشان تازه است مثل همان ۳۵ سال پیش که دختری ۱۲ ساله بود&raquo;. با این جملات کوتاه مخاطب متوجه می&zwnj;شود قرار است کتاب عاشقانه را ورق بزند و بخواند.<br>کتاب آغاز می&zwnj;شود، در ابتدای داستان به روز&zwnj;های کودکی راوی برمی&zwnj;خوریم در روستای قلعه آقابیگ دختری پرشر و شور عزیز کرده پدرش است بر خلاف رسوم آن زمان روستا، همنشین همیشگی پدرش که بزرگ روستای قلعه آقابیک است هم قدم با او برای سرکشی اهالی روستا می&zwnj;رود. دختری نترس که گاهی اوقات همین نترس بودن و پرجنب&zwnj;وجوش بودنش کار دستش می&zwnj;دهد....<br>از نظر نویسنده اوج مصیبت زندگی معصومه در بروز امتحان سخت شهادت محسن و بیماری احسان است که تا مدت&zwnj;ها نویسنده را تحت تاثیر آن قرار داده است: &laquo;وقتی مصاحبه تمام می&zwnj;شود به یک چیز می&zwnj;اندیشم از این به بعد هر وقت باران ببارد خاطره&zwnj;ای تلخ رفتن محسن و ماندن معصومه را برایم تداعی می&zwnj;کند، چنگ زدن به خاک خیس و فریادی که در گلو خفه می&zwnj;شود، دلتنگی و مستاصل شدن در بین راه بیمارستان و گورستان، معصومه را محسن را و خودم را که چطور بنویسم تا حق این درد&zwnj;ها و رنج&zwnj;ها ادا شود&raquo;</p>
<h2 class="ql-align- ql-direction-" id="h_44343668014991689575030292">برشی از متن کتاب زمانی برای عاشقی</h2>
<p class="ql-align- ql-direction-">دست تقدیر با همه مخالفت&zwnj;های خانواده&zwnj;اش با دلش راه می&zwnj;آید و همسر یک رزمنده به نام محسن می&zwnj;شود، رزمنده&zwnj;ای که هرگاه به خانه برمی&zwnj;گردد سوغاتی از تیر و ترکش را با خودش به همراه می&zwnj;آورد. فرمانده&zwnj;ای که هرگاه همسرش از روز&zwnj;های نبودنش می&zwnj;پرسد با لبخندی می&zwnj;گوید در جبهه مشغول جفت کردن کفش&zwnj;های رزمندگان است.<br>...&nbsp;&nbsp;<br>چادرم را سرم کردم. رفتم به همان بیمارستان که احسان بستری بود. باورم نمی&zwnj;شد. همان جایی بود که از پنجره روبرو&zwnj;ی&zwnj;اش دو روز نگاه کردم و اشک ریختم. فهمیدم که آن همه بی&zwnj;تابی&zwnj;ام برای آمدن تو بود. خوش غیرت سه روز است که آمده&zwnj;ای، چه بی خبر! سه روز است اینجایی و من بی&zwnj;خبرم. افتان و خیزان رفتم بالای سرش. دستان لرزانم را که مثل تن محسن یخ کرده بود، روی پیکرش کشاندم. گفتم نمی&zwnj;خواهی احوالی از من و پسرت که آن بالا روی تخت بیمارستان غریب و تب&zwnj;دار افتاده است، بگیری؟<br>...<br>رفتم روبروی مزارش، باران می&zwnj;بارید. لباسم خیس خیس شده بود. خیس وگِلی روی خاک&zwnj;های آب گرفته نشستم آنجا روبه روی همان گلزار شهدایی که قبل از عقدمان باهم رفته بودیم. خیره شدم به مزارش که آماده می&zwnj;شد. دستم را بردم روی خاک&zwnj;های گل شده. از شدت درد چنگ می&zwnj;زدم و آب باران از لابه&zwnj;لای انگشتانم سرازیر می&zwnj;شد و روی زمین می&zwnj;ریخت.<br>&nbsp;نیم ساعت منتظر شدم تا پیکرش را بیاورند. زمان عاشقی هنوز تمام نشده بود باید عهدش را در همان جایی که باهم عهد بسته بودیم یاد&zwnj; آورش می&zwnj;شدم.</p>
<h2 class="ql-align- ql-direction-" id="h_12527588815971689575033604">دانلود کتاب زمانی برای عاشقی</h2>
<p class="ql-align-right ql-direction-rtl"><strong>زمانی برای عاشقی pdf</strong> در نسخه الکترونیک در نرم&zwnj;افزار فراکتاب عرضه شده است. پس از دانلود می توانید آن را فقط در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.</p>
<p class="ql-align-right ql-direction-rtl"><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2023/6/دانلود کتاب زمانی برای عاشقی.jpg" width="70%" alt="دانلود کتاب زمانی برای عاشقی" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب زمانی برای عاشقی</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td>حماسه ماندگار</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td>لیلا گودرزیان فرد</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>158</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>خاطرات معصومه خدابخشی همسر سردار شهید حاج محسن عینعلی</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>pdf اختصاصی</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>

زمانی برای عاشقی

لیلا گودرزیان فرد

حماسه ماندگار

تعداد صفحات نسخه دیجیتال

کتاب

انقلاب و دفاع مقدس

خاطرات

شهدا

عاشقانه های یک فرمانده: خاطرات معصومه خدابخشی همسر سردار شهید حاج محسن عینعلی

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب زمانی برای عاشقی