
بسم الله الرحمن الرحیم #چالش ـ مرورنویسی ـ فراکتاب شوهر آهو خانم یکی از کتاب هایی بود که نام آن را زیاد شنیده بودم و علاقه داشتم آن را مطالعه کنم. کتاب را به امانت گرفتم بخشی از آن را خواندم اما جذب نشدم و رها کردم. بار دیگر دوباره خواندم و به سرانجام رساندم. کتابی قطور و طولانی که نگارش آن مربوط به دهه سی شمسی است. شخص اول داستان سید میران است که شوهرِ آهو است. فردی که نانوای معروف شهر و آدم سرشناسی است. زندگی خوبی دارد، صاحب همسر مهربانی است که در سختی های زیادی با او همراهی کرده تا به این جا رسیده. چند فرزند از او دارد. آبرو و اعتبار زیادی در شهر دارد و بر سر اسمش قسم میخورند. ناگهان هما نامی بر سرراه او سبز میشود و ورق برمیگردد. او میخواهد ابتدا به او کمک کند اما ناغافل در دام او گرفتار میشود و دین و دنیا را میبازد. با او ازدواج میکند و آهو گرفتار رنج های زیادی میشود. این رمان شاید برای نسل پرشتاب امروز خسته کننده و طولانی باشد اما نویسنده بسیار دقیق و عالی توصیف کرده به گونه ای که خواننده همذات پنداری کرده و خود را در آن حال و هوا حس میکند. از میران رنجور میشود و با آهو هم دردی میکند و از هما متنفر میشود. وقتی میران میخواهد هما را توصیف کند نویسنده بسیار ادبی و زیبا این کار را انجام داده است. حقیقتا جذب قلم زیبای نویسنده شدم. ای کاش برخی نویسندگان فعلی که بر خود وظیفه میدادند که بدون درنظر گرفتن نکات ادبی و آداب نویسندگی هر چه میخواهند بنویسند از محمدعلی افغان، حرمت قلم را بیاموزند. قلم او بکر است. ارزش اثر او هنگامی مشخص میشود که بدانیم در زمانهای زندگی میکند که کتب چاپ شده خصوصا رمان انگشت شمار هستند و کتاب او جزو اولین هاست. به نظرم اگر این اثر را کوتاه تر مینوشت در جذب مخاطب بیشتر اثر گذار بود. برخی توصیفات داستان را کش دار کرده است و شاید خیلی هم ضروری نبوده اند. داستان تلخ پیش میرود و ذره ذره سقوط میران را نشان می دهد اما در هنگامه سقوط، ناگهان آهو با همه رنجوری ها فرشته نجاتش میشود. داستان شبیه فیلم های سینمایی است شاید اگر فیلمش ساخته شود میشود اسم آن را (همیشه پای یک زن در میان است) گذاشت.. داستان چند خطی و معما گونه نیست و پرشخصیت نیست. کل داستان همین است با فراز و فرود هایی در این باره. #این نوشته را برای شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام.
عالیه