
سرگذشت علمای ربانی و بندگان خوب خدا معمولا با زبانی خشک و حوصلهسربر روایت می شود. اما خانم زهرا باقری به خوبی توانسته زندگی شهاب الدین مرعشی نجفی را به شکلی به رشته تحریر دربیاورد که وقتی کتاب رو شروع می کنید، نتوانید آن را بر زمین بگذارید! نحوه روایت خلاقانهٔ کتاب، که با فوت شهاب الدین آغاز میشود، بر کشش و تأثیرگذاری آن افزوده است. «شهاب دین» را از دست ندهید؛ به خصوص اینکه مورد تایید فرزند آیت الله هم قرار گرفته است!
ارزش خوندن داره
به نام خدا کتاب دلنشینی بود خسته نباشید به نویسنده
این کتاب عالی بود ان شاءالله به زبان انگلیسی و عربی ترجمه میکنم
کتاب عالی بود اونقدر که حس میکنم اثری ماندگار روی آدم ها میذاره که همیشه همراهشونه
بسیار عالی بود وقلم بسیار زیبا وتوانمندی داشت طوری که ازخوندن ان ادم خسته نمیشد...توصیه میکنم حتما مطالعه کنید
واقعا عالی و ماندگار است ..نوشتاری ساده و روان ک هر سطرش درسی برای زندگیست جوانترها بیشتر مطالعه کنند ان شاءالله
سلام. خیلی قلم شیوایی داره. با اینکه زندگینامه یک مرجع عالیقدر هستش ولی به قدری زیبا نوشته شده که انسان از مطالعه کتاب نه تنها خسته نمیشه بلکه خودش رو در آن فضا احساس میکنه. به خانم باقری تبریک میگم که با تمام احساسشون این کتاب رو نوشتند. امیدوار از اینطور کتابها بیشتر نوشته بشه و بیشتر مردم هم مطالعه کنند و بدونند که زندگی طلاب و عالمان زندگی خشک و سرد و بی روحی نیست بلکه اصل زندگی و آرامش و محبت در خانه این اشخاص وجود داره.
انچه در این کتاب سرتاسر نمایان بود مبارزه ی پی در پی ایت الله مرعش با نفس خویش بود و توجه مدام به ال الله او بخاطر دین خدا به جان و زندگی خویش سختی های مداوم میدهد و به بهای 4 سال نماز استیجاری یک کتاب میخرد،در حالیکه خود گرسنه بود
#یادداشت #شهاب_الدین شهاب الدین یک کتاب 216 صفحه ایی از زندگی یکی از مراجع تقلید است آیت الله مرعشی نجفی . خوانش آن با داستان پردازی زیرکانه خانم باقری دل نشین تر شده شما یک کتاب 200 صفحه ایی از زندگی 96 ساله کسی را می خوانید که کل عمر اش را به پاکی زندگی کرد . کسی که هیچ گاه مستطیع نشد و هیج گاه خانه کعبه را ندید کسی که همسرش به خاطر فقر او را ترک کرد شما داستانی کوتاه از زندگی بلندی کسی را می خوانید که رنج های بسیاری کشید تا ورق به ورق کتابخانه ایی که الا به نام ایشان در قم هست جمع آوری شود متن کتاب روان هست ولی داستان زندگی به آن میزان روان نیست چه شب ها که به گفته خودشان نفت نبود و برای یادداشت برداری تا صبح در مستراح ماند و از نور چراغ آنجا استفاده کرد و چه روز هایی که گرسنگی کشید تا بتوانند کتابی به کتاب های اسلام اضافه کند . به درستی که شهاب الدین برازنده ترین نام برای ایشان بود به درستی که دنیای اسلامِ غریب و عزیز چقدر به این ستاره های درخشان احتیاج دارد شما در گذر داستان تنها زندگی یک پیرمردِ مرجع ِ تقلید شیعی را نمی خوانید از سختی های صاحبه خانم مادرشان هم می خوانید آن بانوی که در سرمای سال های 1270 هجری شب و نصف شب از خواب بیدار می شد ،طهارت می گرفت تا کودکی بی وضو شیر نخورد از پدری می خوانید که از زمانی که فرزند نداشت نیت این را داشت که فرزندی خدا به اون عطا کند که برای اسلام مفید باشد شما در کنار همه اینا می خوانید که چقدر با نیت کار کردن و هدف داشتن مهم هست و لقمه پاک و شیر پاک مهم تر مگر نه اینکه شهاب الدین مدت های طولانی ایی را بدون پدر و مادر و در تنهایی و با سلامت کامل زندگی کرد مگر نه اینکه تا اواخر عمر به یاد پدر و مادری بود که در جوانی از دست داده بود قطعا به خاطر همین نیت های پاک و رنج و سختی های آقا سید شهاب الدین بوده که هنوز بعد گذشت بیش از 30 سال از وفاتشون زندگی نامه ایشان زنگار های قلبی ها را جلا میدهد و فکر و روح آدمی را به خدا نزدکی تر می کند . کتاب شهاب الدین از اون دست کتاب هایست که مناسب من بود و مناسب همه آدم هایی هست که در شلوغی زندگی هر چند وقت یکبار یاغی می شوند آنها می توانند افسار خود را به دست کتاب بدهند خود را به جای شهاب بگذرانند و ببیند آنها برای این دینی که با رنج آدم های بسیاری به دست شان رسیده چه کردنند شاید توانستند با ادله ی محکم تری آن را نفی کنند یا بکوبند
شرح زندگی آیت الله مرعشی به قلمی ساده ،روان و صمیمی گویی خواننده خود را با ایشان هم زمان دانسته و در آن زمان زیسته..
عالی نویسنده ورودش به رمان جدید و نو وقایع با لطافت کنارهم چیده شده خیلی دوست داشتم