#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب چراغ سبزها نوشته‌ی متیو مک‌کانهی، فقط یه زندگی‌نامه معمولی نیست، میشه اون رو یه کتاب خودشناسی و راهنما هم دونست. کتاب درباره داستان زندگی این بازیگر معروف از نوجوونی تا روزهای اوجش توی هالیووده، اما با نگاهی عمیق به اینکه چطور با سختی‌ها و انتخابهاش کنار اومده. مک‌کانهی از دفترچه‌های خاطراتی که از نوجوونی پر می‌کرده استفاده کرده و باهاشون این زندگی‌نامه رو نوشته. از خاطرات کودکیش تو تگزاس، ماجراهای تعویض دانش‌آموز توی نوجوونیش، روزهای سخت و پرهیاهوی هالیوود، سفرهاش به کشورهای دور، و حتی چالش‌هایی مثل تصمیم‌گیری‌های مهم یا مبارزه با خودش. اون میگه اسم کتاب رو گذاشته چراغ سبزها چون معتقده بعضی اتفاق‌ها تو زندگی، حتی اگه اولش بد و سخت به‌نظر برسن، آخرش می‌تونن راه رو برات باز کنن، درست مثل چراغ سبز سر چهارراه. کتاب پر از داستان‌هاییه که بعضی وقت‌ها خنده‌داره و بعضی وقت‌ها تلخ، اما همه اون‌ها واقعین و از دل تجربه‌های اون اومدن. مک‌کانهی تو این کتاب خیلی بی‌تعارف حرف می‌زنه، از اشتباهاتش، از جاهایی که راه رو گم کرده، ریسک‌هایی که کرده، و از چیزهایی که از این اتفاقات یاد گرفته. چیزی که تو کتاب دوست داشتم اینه که کتاب فقط درباره موفقیت نیست، بلکه درباره زمین خوردن و بلند شدن هم هست و تصویر مرد پرتلاش پشت اون بازیگر معروف برنده اسکار رو هم بهمون نشون میده. به نظرم این کتاب برای هرکسی که تو زندگی و انتخابهاش گم شده، یا دنبال یه تلنگر یا انگیزه‌ست، می‌تونه مفید باشه. یه بخش‌هایی از کتاب هست که خیلی ساده‌ست، اما یه چیزی تو دلش داره که آدمو به فکر فرو می‌بره، مثل مکالمات متیو با مادرش. جزو معدود زندگی‌نامه‌هایی بود که واقعا دوسش داشتم و از خوندنش مثل خوندن یک رمان لذت بردم. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب بهار نوشته شده.