
بروس، خرس عصبانی یه کتاب به شدت بامزه و خنده دار و شیرین که میتونه شبی موندگار رو برای خودتون همراه با فرزندتون به ارمغان بیاره و کلی با هم کیف کنید. بروس خرسیه که تنها زندگی میکنه و غذاهای خوشمزهای هم برای خودش با ترکیب مواد اولیه درست میکنه. یه روز که دنبال تخم غاز بوده و اونا رو برای پخت روی شعلهی گاز میزاره متوجه میشه که تخمها شکستن و غازهای کوچولو ازش بیرون زدن و اونو مامان صدا میزنن. 5 تا غاز کوچولو از این ببعد مهمون خونهی بروس شدن و اون هر کاری میکنه تا اونارو به جای اولشون ببره ولی انگار نه انگار. مادر غازها به جنوب مهاجرت کرده و غازهای کوچولو هم که اصلا به قیافهی و هیکل بروس اهمیت نمیدن و فکرم نمیکنن که اگه بروس مادرشونه چرا اینقدر متفاوته باهاش اخت میشن و اونو هربار مامان صدا میزنن. بروس رفته رفته از این بلبلشویی که درست شده و آسایش رو ازش گرفته به خشم میاد. اون مجبور میشه که غازها رو برای مسافرت به میامی ببره اونم موقعی که خودش باید به خواب بره اگه آدم خودشو جای بروس بزاره کلی کفری میشه چرا که میبینه یه لحظهی غلبهی نفس آدم چه دماری از روزگارش درآورده. حتما بخونیدش این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتهام. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب