کنسرت آقای خرس

نظرات کاربران و نقد و بررسی کنسرت آقای خرس

خرید و مطالعه
نمره کلی
2 /
2.0
1
چاپی
0.0
نظر شما چیست؟
1 نظر
User avatar
مریم ترابی فرخانی

کنسرت آقای خرس آدم رو یاد بعضی از فیلم‌های سینمایی میندازه که بنظرم شبیه به این کتاب هم هستن. آقای خرس که خب طبیعتا هیچ آشنایی خاصی با ابزار پیانو و نوای موسیقی نداره یه روز تو جنگل برمیخوره به یه وسیله‌ی بسیار بزرگ که با فشار دادن بعضی از قسمت‌هاش صدایی ازش بیرون میاد. حس ترس یا تعجب اولین واکنشیه که سراغ آقای خرس میاد. ما هم اگه بودیم میترسیدیم و فرار میکردیم. روزها میگذره و آقای خرس دیگه کم‌کم با این وسیله اخت میشه و یاد میگیره که چطوری نوای بهتری بنوازه. دوست‌های آقای خرس که صدای موسیقی توجهشونو جلب کرده به سراغش میان و ساکت و آروم به اون گوش میدن و لذت میبرن. اما یه روز گذر دوتا آدم به اون جنگل میخوره و آقای خرس رو تشویق میکنن که با اون به شهر بیاد چرا که میتونه از این هنرش گسترده‌تر استفاده کنه. آقای خرس هم موافقت میکنه و به شهر میره. روز به روز موفقیت آقای خرس و نوازندگیش بیشتر میشه به طوری که عکسش همه‌جا دیده میشه. آقای خرس از یجایی ببعد دیگه دلش شاد نیست. اون دلتنگ جنگل و دوست‌ها و خونه‌اش شده، برای همین همه چیو ول میکنه و برمیگرده به جنگل ولی هیچ اثری نه از دوست‌هاش هست و نه پیانو. یعنی چی شده!؟! اگه بخوام حقیقتشو بگم، خیلی از ماها بعضی وقتا به لحظه‌ای که بر آقای خرس رسیده میرسیم و مثل اونم عمل میکنیم ولی یه عده‌مون به اون راه ادامه میدیم و یه عده‌مون برمیگردیم جایی که دلمون بیقرارشه کتاب آموزنده‌ای بود این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته‌ام. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب

۱۴۰۴/۴/۱۵