
بسم الله الرحمن الرحیم #چالش ـ مرورنویسی - فراکتاب کتاب دختران هم شهید می شوند مرا به یاد کتاب راض بابا انداخت. هر دو کتاب راجع به دختران نوجوانی هستند که شهید شده اند. راض بابا مربوط به سال های اخیر است. دختران هم شهید می شوند کتابی است که زندگی شهیده مهری زارع را به تصویر کشیده و در قالب داستان است. این کتاب و امسال آن یادآور می شوند که رسیدن به اهداف عالیه انسانی فقط مختص مردان نیست و بانوان زیادی نیز به این اهداف والا نائل آمده اند.از صدر اسلام تاکنون و حتی طبق روایات در زمان ظهور،بانوان در عرصه های سیاسی و اجتماعی نقش های شگرفی داشته اند. داستان این شهیده مربوط به سال های پیروزی انقلاب است. دختری که در یک خانواده پرجمعیت و معمولی و انقلابی چشم به جهان گشود و رشد کرد و برای رسیدن به آرمان هایش جان خویش را فدا کرد. داستان در شهر مقدس مشهد اتفاق می افتد. دختری که سری پرشور دارد و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی قدم میگذارد و از حمایت پدر نیز برخوردار است.مهری رابطه عمیقی با پدر خود دارد.دوستان و ارتباطات خوبی دارد. پدرش راننده تاکسی است اما بسیار خانواده دوست است و خیلی وقت ها به فامیل سر میزند. بسیار اهل فعالیت های انقلابی است و خبرها را به خانه می آورد و سبب اشتیاق خانواده برای شرکت در راهپیمایی ها می شود. مادر گرچه همراه است اما دغدغه ها و نگرانی های مادرانه خویش را دارد. این کتاب همراه با وقایع مستند و تاریخی پیش رفته است. به طور مثال یکی از وقایعی که به آن اشاره مبسوطی شده است واقعه آذر 57 و بیمارستان شاهرضاست که سندی آشکار بر جنایتکاری دژخیمان پهلوی است. مهری و خانواده اش در این واقعه حضور دارند و مرتب به بیمارستان سر میزنند. کتاب خوب و صمیمی پیش می رود و خواننده خود را در مشهد آن روزها تصور میکند. نقطه غم انگیز کتاب مجروحشدن مهری است هنگامی که میخواهد دوست خود الهه زینال پور را نجات دهد در اثر برخورد با تانک جراحت عمیقی برمیدارد. خانواده از او اطلاعی ندارند و بسیار دل نگرانند.شب سختی را پشت سر میگذرانند تا بالاخره او را در بیمارستان می یابند. به قدری مهری آسیب دیده که همسایه شان باور نمیکند که خود او باشد.مادر مدت های مدیدی را در بیمارستان پیش او میگذراند و بچه های دیگر را به همسایه میسپارند. تلاش های پزشکی زیادی برای بهبود مهری انجام میشود و گاهی کنایه هایی نیز نصیب خانواده اش می کنند. در حالی که او بستری است انقلاب به پیروزی میرسد . سه ماه از جراحت او میگذرد و نام وی در زمره شهدایی می شود که درخت انقلاب را با خون سرخ خود آبیاری کرده اند. #این نوشته را برای شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام.
عالیه، فقط ای کاش کتاب های آموزنده رو رایگان قرار بدین
عالی بود
واقعا خسته نباشید خیلی جالب بود