توضیحات برای فروشگاه های دیگر

صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

این داستان حنا یعقوب، همسرش هیلانه قسطنطین یعقوب و دخترشان بارباراست. ماجرای مصیبت های این خانواده ی کوچک بیروتی که دلیلش بخت بد و حضور مردی میان قد و گندم گون با موها و چشمانی سیاه در زمان و مکان اشتباه است. هیلانه به خاطر سربازان و غریبان زیاد شهر از خروج زودهنگام هر روز او در آن دوران نگران می شد. جنگی داخلی در آن کوهِ سایه افکن بر بیروت رخ داد و بعد از درگیری ها و کشتارهایی که سه هفته به طول انجامید دروزیان مسیحیان را شکست دادند و بر جبل لبنان تسلط یافتند. خبر کشتار چون مرضی مُسری دهان به دهان مردم به شهر دمشق رسید: مسلمانان با باروت به محله ی مسیحیان حمله کردند و آن را به آتش کشیدند. خون در مسیر مالروِ وسط کوچه ها جاری شد. آنان که جان سالم به در برده بودند، به بیروت کوچیدند. مثل گله چهارپای خلاص شده از دست گرگ، از میان سنگ ها و خارها سرازیر شدند. دیوارهای قدیمی شهر را احاطه کردند و سپس به درون شهر ریختند. از ساکنان شهر بیشتر بودند. وقتی هیلانه بچه های قدبلند نی اندامی را دید که نیمه عریان با استخوان های بیرون زده روی دیوار پشت خانه می پرند و به مرغدانی نزدیک می شوند، ترسید. سرش را که بیرون برد، فرار کردند. شب هنگام که همسرش به خانه آمد، ماجرا را برایش تعریف کرد و او هم از محل دقیق پریدن شان پرسید. صبح بدون سبد تخم مرغ بیرون رفت. سنگ آورد و دیوار را بلندتر کرد. هیلانه هم در تعمیر آن، کمک حالش بود. در این میان، باربارا در آستانه، چهاردست وپا می رفت و با پروانه های رنگارنگ بازی می کرد. بوی بهار، به همراه نسیم، از باغ و بوستان به مشام می رسید اما امسال خوش بو نبود. هیلانه برای خرید نمک راهی بازار شد. کوچه های تنگ مسقف، میان کلیسا ی سیده نوریه و محله ی یهودیان را پر از خانواده های جنگ زده ای دید که سر بر بالین زمین نهاده بودند. با ترس سعی می کرد جاپایی برای خود پیدا کند. پا که روی کیسه ای از کاه گذاشت دستی از زمین برآمد و مچ پایش را گرفت. پیش از آن که فرصت ترس پیدا کند، صورتی سفید و بسیار زیبا نمایان گردید و مشتی که به پایش بود، شل شد. دختری حدوداً 6 ساله که با انگشتان سفید و کوچکش چشمانش را می مالید، برخاست. صبح بخیر که گفت هیلانه از لحن صدایش فهمید که خیلی گرسنه است. ... هیاهو و لرزش زمین بیدارم کرد. من کجام؟ تو زندون هرزگوین یا قلعه بلگراد؟ بندهای آهنی نذاشت بلند شم. اما من گردنم رو دراز می کنم و ناخودآگاه مثل اون سال های دور، تو وطن دورم، نزدیکم داد بزنم: "تخم مرغ، تخم مرغ آب پز". صدای دوییدن و داد و بیداد می شنوم، بعد صدای ضربه های ترسناکی بالای سرم -رو زمین- انگار حیوونای افسانه ای غول پیکری دارن می دون و زمین می خورن و می میرن. صدای نعره ی وحشتناکی همه جا رو پر می کنه و بوی گوشت سوخته به دماغم می خوره. ترس مثل لبه ی تیز شمشیر ، مغزم رو پاره می کنه.عرق سردی مثل برف بدنم رو خیس می کنه...

دروزیان بلگراد

<h2>معرفی و تاریخچه انتشارات افراز</h2>

انتشارات افراز یکی از ناشران تخصصی حوزه ادبیات نمایشی و داستانی است که فعالیت خود را از سال 1380 آغاز کرده و تا به حال موفق شده بیشتر از 1000 عنوان کتاب را در حوزه های فوق منتشر کند. 
از مهمترین فعالیت های نشر افراز، مکتوب کردن تاریخ شفاهی تئاتر ایران و چاپ کتاب&zwnj;های پژوهشی تاریخ تیاتر ایران است که با عنوان &quot;تیاتر ایران در گذر زمان&quot; منتشر شده که تاکنون ۱۲ جلد به چاپ رسیده است.

&nbsp;

<h2>جوایز و افتخارات نشر افراز</h2>

این ناشر تحت مدیریت اعظم کیان افشار، تا به حال موفق به نامزدی و کسب جوایز متعدد و معتبری شده شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم: 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;اردیبهشت تئاتر ایران در سال 1388 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه ادبی گام اول در سال 1388 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;چهارمین دوره انتخاب آثار برتر نمایشی خانه تئاتر در سال 1389 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه ادبیات متفاوت (واو) در سال 1390 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;ادبیات گمانه زن در سال 1390 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه ادبی هفت اقلیم در سال 1389 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه ادبی لیراو در سال 1390 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه کتاب فصل 1390 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشنواره تئاتر دانشگاهی در سال های 1388 تا 1391 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشن انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در سال های 1388 و 89 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشنواره دانشجویی تئاتر نیمکت در سال 1390 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشنواره مونولوگ مکث در سال های 1389 و 90 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه احمد شاملو 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;تکنیکی&zwnj;ترین رمان سال 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;روزی&zwnj;روزگاری 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جایزه ادبی اصفهان 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشن آثار برتر ادبیات نمایشی خانه&zwnj;ی تئاتر 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشنواره&zwnj;ی تئاتر فجر 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جشنواره&zwnj;ی کتاب&zwnj;های آموزشی رشد و... 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;جلال آل&zwnj;احمد 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;کتاب فصل 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;پروین اعتصامی 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;مهرگان ادب 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;گلشیری 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;کتاب سال سینمای ایران 
&bull;&nbsp;&nbsp; &nbsp;و...

&nbsp;

<h2>موضوعات و حوزه فعالیت نشر افراز</h2>

موضوعات مورد فعالیت نشر افراز به صورت کلی شامل ادبیات نمایشی و داستانی می شود که به شکل جزئی تر، شامل این موارد است: ادبیات داستانی، کتاب های آموزشی داستان نویسی، نقد، داستان کوتاه، رمان، شعر و... .

&nbsp;

<h2>کتاب های انتشارات افراز</h2>

از مهمترین و معروف ترین کتاب های انتشارات افراز می توان به: &laquo;پل های مدیسون کانتی&raquo;، &laquo;الفبای تئاتر&raquo;، &laquo;هفت تیرکش&raquo;، &laquo;نگاهمان می کنند&raquo;، &laquo;دیالوگ&raquo; و... اشاره کرد.

&nbsp;

<h2>اطلاعات تماس نشر افراز</h2>

برای برقراری ارتباط با نشر افراز می توانید از طریق درگاه های زیر اقدام کنید: 
مدیرمسئول: اعظم کیان&zwnj;افراز 
سال تأسیس: ۱۳۸۰ 
دفتر مرکزی: خیابان لبافی&zwnj;نژاد، بین ۱۲ فروردین و منیری جاوید، پلاک ۱۷۱، ساختمان قائم، طبقه اول، واحد۳ 
تلفن: ۶۶۹۷۷۱۶۶ 
ایمیل: afrazbooks@gmail.com

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی دروزیان بلگراد