صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<p><strong>کتاب بیا مشهد</strong> که توسط گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری شده، زندگینامه و خاطرات روحانی شهید علی سیفی، شهیدی که امام زمان (عج) او را به مشهد دعوت کرده، است.</p>
<ul>
<li><a href="#h_19714384013061714374041606">معرفی کتاب بیا مشهد</a></li>
<li><a href="#h_73481890614491714374048436">خلاصه کتاب بیا مشهد</a></li>
<li><a href="#h_71396188115631714374051987">برشی از متن کتاب</a></li>
<li><a href="#h_36032188416761714374055358">خرید کتاب بیا مشهد</a></li>
<li><a href="#h_58424086118371714374064610">دانلود کتاب بیا مشهد</a></li>
</ul>
<h2 id="h_19714384013061714374041606">معرفی کتاب بیا مشهد</h2>
<p>نوشتن<strong> کتاب بیا مشهد</strong>، همانند سایر کتاب ها سختی های مخصوص به خود را داشت و ابتدا بنا بر آن شده بود که کتابچه ای از زندگی ایشان نوشته شود...&nbsp;<br>ابتدا با یکی از دوستان شهید مصاحبه شروع شد و ...<br>نفر دوم هم به این ترتیب. خاطرات بسیار جذاب بود. نفر دوم یکی از دوستان نزدیک شهید را معرفی کردند و گفتند: خود شهید سیفی در عالم رویا گفته که به سراغ این شخص بروید و گروه نویسنده خوشحال به سراغ نفر سوم که خود شهید معرفی کرده رفتند. اما برای مصاحبه با نفر سوم به مشکل برخورد کردند! متأسفانه دوست شهید گفتند که اگر شهید اذن مصاحبه ندهند حرف نمی زنم! آن هاهم با کمال ادب پذیرفتند و رفتند سراغ نفر چهارم ...<br>بعد از گذشت دو هفته، دوست شهید به ایشان زنگ زد و گفتند که برای مصاحبه آماده اند. تعجب کردند که چطور شد؟! شخصی که مصاحبه نمی کرد، الان مشتاق مصاحبه شده؟! به سراغش رفتند. این آقا ابتدا قضیه ی خوابی را که از شهید دیدند تعریف کردند. گفتند: شهید سیفی را درخواب دیدم. به من گفت: &laquo;این بچه ها از طرف من آمده اند. من آن ها را فرستاده ام، تمام خاطرات را برایشان بگو و از دستت هرچه برمی آید برایشان انجام بده.&raquo;<br>بعد از شنیدن این ماجرا، گروه نویسنده شهید ابراهیم هادی برای انجام کارهای بعدی و مصاحبه های بعدی مصمم تر شدند و از خدا خواستند توفیق دهد که کتابچه، به کتاب کاملی برای معرفی این شهید والا مقام تبدیل شود.</p>
<h2 id="h_73481890614491714374048436">خلاصه کتاب بیا مشهد</h2>
<p>گروه نویسنده شهید ابراهیم هادی در ابتدای <strong>کتاب بیا مشهد</strong>، این شهید والا مقام را این گونه معرفی و خلاصه ای زندگی ایشان را روایت می کنند: &laquo; از زمانی که کتاب سلام بر ابراهیم منتشر شد، توفیق الهی شامل حال ما گردید که با دیگر شهدای این دیار آشنا شویم. خاطرات این سرداران بی نشان، آن چنان تأثیرگذار بود که مرزهای جغرافیایی را درنوردید و در آن سوی سرزمین ما، افرادی مشتاق شهدای ما گردیدند.<br>مقام عظمای ولایت در یکی از بیانات خود در مورد &laquo;گنج&raquo; بودن دوران دفاع مقدس فرمودند: &laquo;... آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یانه! امام سجاد علیه السلام توانست گنج آن نیمه روز عاشورا را استخراج کند.&raquo;<br>به دوستان خودمان عرض کردم که باید تلاش کنیم تا گنج مورد توصیه در سخنان رهبر عزیز را، تا حد بضاعت خودمان کشف نمائیم. لذا فعالیت خودمان را با بچه های مسجد آغاز کردیم. در این زمینه کارهای خوبی انجام شد، اما پس از یک دهه فعالیت مستمر در عرصه فرهنگ و کتابخوانی، زمانی که با خاطرات شهید علی سیفی مواجه شدم، دیدگاهم نسبت به همه چیز تغییر کرد!<br>من با خاطرات شهیدی روبرو بودم که در نوجوانی، دنیا و تمام لذت های آن در نظرش حقیر بود. او آن چنان به وظیفه ی خود یعنی بندگی پروردگار همت گماشت که پرده های حجاب دنیایی از برابر دیدگانش کنار رفت! او به جایی رسید که دیگر ما نمی توانیم در مورد شخصیت و جایگاهش اظهار نظر کنیم!<br>چرا که ما گرفتار روزمرگی دنیا هستیم، ما را چه، به صحبت از عالم بالا!؟<br>علی حکایت ما که شفایافته حضرت دوست بود، شمع محفل خوبان شد. هرجا می رفت، همه را آسمانی می کرد. او خودش دنیایی نبود و افراد پیرامون را هم با خود همراه می کرد. او راه های آسمانی را بهتر از مسیرهای دنیا می شناخت.<br>مبلّغ بود. درس دین می خواند، اما پای عمل که رسید، با لباس غواصی با رزمندگان خط شکن همراه شد. او قبل از این که از موانع و سیم های خاردار حاشیه اروند عبور کند، از موانعی که شیطان بر سر راهش گذاشته بود، گذر کرد. لذا به راحتی مسافر ملکوت شد.<br>او رفت و در بیست سالگی به قافله خوبان پیوست. و من و امثال من حسرت می خوریم که با گذشت سال ها از عمر گران مایه، هنوز نتوانستیم ذره ای از معرفت این بنده ی خوب خدا را کسب نماییم.&raquo;<br>بعضی از عنوان های خاطرات روایت شده از شهید از قرار زیر است:</p>
<p>گنج جنگ، بسم رب الشهدا، کودکی، ابتدای آشنایی، معلم، نماز قضا، گل سرخ، مجروح، بیا مشهد، ماجرای شفا، تحول، در محضر علما، حوزه قائم (عج)، تدریس، انجمن قلم، خیبر، مسیر کمال و...&nbsp; &nbsp; &nbsp;</p>
<h2 id="h_71396188115631714374051987">برشی از متن کتاب</h2>
<p>اجرای رفاقت ما با شهید سیفی در والفجر8 تمام شد. من شاهد بودم که تمام کسانی که مژده شهادت را از شهید سیفی شنیدند، همراه او به آسمان پرکشیدند.<br>این ماجرا گذشت و ما هم ناکام از جبهه برگشتیم. چند سال پیش رفته بودم مشهد. با چند تا از بچه های لشکر 25 کربلا صمیمی بودیم. تو راه رفتم منزل یکی از این دوستان در استان گلستان. دوستی داشتم که خدا رحمتش کنه، شیمیایی بود و چند سال پیش شهید شد. از بچه های لشکر 25 کربلا بود به اسم نادر رضایی. شب منزلش ماندم. همین طوری نشسته بودیم که رفت آلبومش رو آورد و گفت: آقای طاهری بیا آلبوم زمان جنگ ما رو هم ببین.<br>داشتیم ورق می زدیم و عکسا رو نگاه می کردیم. یک باره باتعجب دیدم توی جمع رزمندگان شمال، شهید سیفی وسطشون نشسته!! از این که بعد از مدت ها تصویر دوست شهیدم را، آن هم در این جا می دیدم جا خوردم. بعد بهش گفتم که نادر این پهلوی شما چی کار می کنه؟<br>برگشت گفت: مگه شما می شناسیش!؟ گفتم: بابا این شهید سیفی روحانی گردان ما بود. یکی از دوستان صمیمی من بوده و ...&nbsp;<br>گفت: راست می گی؟<br>گفتم: آره بابا، اصلاً این پهلو ما شهید شد. تو گردان ما شهید شد.<br>آقا نادر جلوتر آمد و خیره شد تو عکس شهید سیفی. بعد گفت: فقط من نمی دونم که خداوند این بشر رو از کجا برای ما رسوند. او آمد و از نظر معنوی تحول عظیمی ایجاد کرد تو بچه های ما. آقای سیفی خودش آمد و خودش هم رفت. بعد شروع کرد چند مطلب و خاطره از ایشون گفت. آقا نادر آخرش گفت: شک نکن این آقای سیفی مرتبط با آقا امام زمان (عج) بود.&nbsp;<br>با این که خودم چیزهایی فهمیده بودم گفتم مطمئنی!؟<br>گفت: آره، ایشون سرو سری داشت. من باهاش ارتباط داشتم. من برخی مسائلش رو خبر داشتم. نادر ادامه داد: شهید سیفی چند بار پیغام هایی از طرف امام زمان می بره کرمانشاه برای امام جمعه شهید آیت&zwnj;الله اشرفی اصفهانی. یه مقداری دیگه برام تعریف کرد. بعد اشاره کرد که گفتن از شهید سیفی تمامی ندارد.<br>مدتی بعد برادر ملکی را دیدم. می گفت: چند سال بعد از جنگ، یک روز مسلم شاهرخی (فرمانده گردان جندالله، که بعدها شهید شد) را دیدم. بهش گفتم: مسلم برایم یک سوالی پیش آمده، چرا وقتی هر عملیاتی در پیش بود و شهید سیفی هم حضور داشت، قبل از عملیات با علی سیفی می رفتید بیرون و تنهایی خلوت می کردید!؟<br>مسلم گفت: بی خیال. این&zwnj;ها حرفای گفتنی نیست. از من اصرار و از مسلم انکار، بالاخره از من قول گرفت که تا زنده&zwnj;ام جایی نگو. گفتم باشه.<br>مسلم گفت: من با علی می&zwnj;رفتیم بیرون از گردان و همه چیز در مورد عملیات پیش رو را به من می&zwnj;گفت. این که مثال چند نفر شهید می&zwnj;شوند، چند نفر زخمی و... حتی می گفت کجای کار عملیات به مشکل می&zwnj;خورید و..</p>
<h2 id="h_36032188416761714374055358">خرید کتاب بیا مشهد</h2>
<p>نسخه چاپی<strong> کتاب بیا مشهد</strong> را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.</p>
<h2>دانلود کتاب های انتشارات شهید ابراهیم هادی</h2>
<p>دانلود کتاب های این انتشارات از طریق نرم افزار فراکتاب امکان پذیر است. پس از دانلود می توانید آن ها را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید و از خواندن آن ها لذت ببرید.</p>
<h2 id="h_58424086118371714374064610">دانلود کتاب بیا مشهد</h2>
<p><strong>کتاب بیا مشهد pdf</strong>، را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و پس از دانلود آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2024/3/دانلود کتاب بیا مشهد.jpg" width="70%" alt="دانلود کتاب بیا مشهد" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب بیا مشهد</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td><span>ابراهیم هادی</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td>گروهی از نویسندگان</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>192</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td><span>خاطرات، شهدا</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>چاپی و الکترونیک</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>
<p></p>

بیا مشهد

<h2>معرفی و تاریخچه انتشارات شهید ابراهیم هادی</h2>

<p><strong>انتشارات هادی</strong> (<strong>انتشارات گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی</strong>) در سال 86 شمسی با تالیف و انتشار کتاب پرفروش و محبوب &quot;سلام بر ابراهیم&quot; کار خود را آغاز کرد.<br />
این انتشارات پس از دریافت بازخورد مثبتی که از این کتاب گرفت، اقدام به انتشار کتاب های بعدی خود مثل: سلام بر ابراهیم 2، راز کانال کمیل، پسرک فلافل فروش، علمدار و... نمود.<br />
انتشارات شهید ابراهیم هادی تا به امروز موفق شده تا بیشتر از 85 عنوان کتاب را در طول مدت 10 سال فعالیت خود به فروش برساند.<br />
از افتخارات این ناشر می توان به ترجمه کتاب سلام بر ابراهیم به چندین زبان دیگر و همچنین فروش بیشتر از 1 میلیون نسخه از برخی کتب اشاره کرد.</p>

<h2>موضوعات و حوزه فعالیت نشر هادی</h2>

<p>انتشارات شهید هادی که یک سازمان غیرددولتی و خصوصی به شما می رود، بنای کار و حوزه فعالیت خود را پیرامون زندگینامه و سبک زندگی شهدا قرار داده است.</p>

<h2>کتاب های شهید ابراهیم هادی</h2>

<p>از مهمترین و معروف ترین <strong>کتاب های انتشارات شهید ابراهیم هادی</strong> می توان به: &laquo;سلام بر ابراهیم&raquo;، &laquo;سه دقیقه در قیامت&raquo;، &laquo;شنود&raquo;، &laquo;تقاص&raquo;، &laquo;با بابا&raquo; و... اشاره کرد. این ناشر جزو اولین ناشرانی بود که مجموعه فراکتاب اعتماد کرد و اکثر آثارش را برای نشر الکترونیک در فراکتاب در اختیارمان قرار داد. دانلود کتاب های انتشارات شهید ابراهیم هادی در نرم افزار فراکتاب با قیمتی استثنایی در دسترس شماست.</p>

<h2>اطلاعات تماس انتشارات شهید ابراهیم هادی</h2>

<p>برای برقراری ارتباط با نشر هادی می توانید از طریق درگاه های زیر اقدام کنید:<br />
آدرس: ایران تهران - اتوبان شهید محلاتی - خیابان شهید مخبر جنوبی - نبش کوچه فروردین - پلاک 290 - واحد 3<br />
تلفن تماس: 09225750576<br />
ایمیل: info@nashrhadi.com</p>


گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

تعداد صفحات نسخه دیجیتال

نوع جلد

کتاب

انقلاب و دفاع مقدس

خاطرات

شهدا

زندگی نامه و خاطرات روحانی شهید علی سیفی؛شهیدی که امام زمان(عج) او را به مشهد دعوت کرد و ...

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی بیا مشهد